بازتاب‌ نامه‌ رهبری در رسانه‌های جهان
| ادامه مطلب...

فوران احساس ضدآمریکایی در پیام رهبر انقلاب/ «خشونت خاموش» یکی از پُربازنشرترین جملات نامه

نامه دوم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به جوانان غربی، پس از حوادث اخیر تروریستی پاریس، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های جهان داشت.

خبرگزاری فارس: فوران احساس ضدآمریکایی در پیام رهبر انقلاب/ «خشونت خاموش» یکی از پُربازنشرترین جملات نامه
 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- بازتاب‌ نامه‌ رهبری -رسانه‌های جهان-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : سه شنبه 10 آذر 1394
زمان : 20:41
گزارش وطن امروز: شبکه بردگان ملکه!


چون مرحله استعدادیابی، عضوگیری و تربیت نیرو با هزینه سرشاخه‌های سیاسی داخل کشور صورت می‌گیرد، این روش برای بنگاه خبرپراکنی بی‌بی‌سی بسیار اقتصادی محسوب می‌شود.

روزنامه وطن امروز در گزارش خود در روز سه شنبه ۲۷ مرداد نوشت:

همان طور که پیش از این در گزارش «خانه تیمی» ذکر شد، نحوه عضوگیری بی‌بی‌سی و سایر رسانه‌های وابسته به آمریکا در داخل کشور متفاوت است. بی‌بی‌سی به واسطه ارتباط قوی با برخی سیاسیون نفوذی فعال در داخل مرز، با نشاندار کردن خبرنگاران و نویسندگان با استعداد و مورد علاقه خود به تامین نیرو می‌پردازد و با هدایت و مدیریت مادرخرجان داخلی، پس از پرونده‌سازی امنیتی برای نیروهای دستچین شده، آنها را مجبور به فرار از کشور و جاگیری در محل دلخواه خود می‌کند. برخی مزایای این روش به شرح ذیل است.الف-  قیمت تمام‌شده حداقلی

چون مرحله استعدادیابی، عضوگیری و تربیت نیرو با هزینه سرشاخه‌های سیاسی داخل کشور صورت می‌گیرد، این روش برای بنگاه خبرپراکنی بی‌بی‌سی بسیار اقتصادی محسوب می‌شود. جیب «غ -ک» و «م - ه» و باندی از بانکداران پشت‌پرده و اعضای هیات مدیره شرکت‌های ملی به ناحق خصوصی‌شده در دوره کارگزاران، در این ارتباط استراتژیک در اختیار کارکنان آینده ملکه قرار می‌گیرد و پس از تربیت نیرو در رسانه‌های زنجیره‌ای داخلی، اپوزیسیون غیرمعاند، با هدایت و هزینه‌سازی رؤسا، با ترس و وحشت از فانتزی باقی ماندن در داخل ایران در صف پناهندگی در دوبی و ترکیه می‌ایستند! اینجاست که دستگاه امنیتی انگلیس وارد میدان می‌شود و پس از بهره‌کشی مضاعف از سوژه در خاک ترکیه و سایر کشورهای همسایه، کیس وحشت‌زده از انواع مراحل راستی‌آزمایی را با کمترین هزینه مدیون «لطف ملکه» می‌کند.

به همین دلیل است که میزان درآمد خبرنگاران بی‌بی‌سی در مقایسه با کارمندان سایر رسانه‌ها کمتر است. به واسطه قوانین داخلی اینتلیجنس سرویس بریتانیا، امکان رشد حقیقی در سیستم اداری انگلیس برای اعضای «شبکه بردگان» وجود ندارد. این موضوع زمانی جالب می‌شود که بدانیم خبرنگاران ایرانی فعال در سرویس بی‌بی‌سی فارسی حق فعالیت حقوقی شخصی ندارند. به طور مثال هیچ کدام از فراریان با استعداد ایرانی که به استخدام باند استثمارگر ملکه درآمده‌اند حق انتشار خاطرات، نشر کتاب و هر فعالیت دیگر شخصی را که منجر به تبدیل آنها از «پناهنده درجه ۳» به «شهروند درجه یک انگلیسی» شود ندارند. در نتیجه این کنترل ساختارمند قدرت و شهرت و ثروت، افراد به مهره‌هایی رام و کم‌اثر در خارج از محیط کار تبدیل می‌شوند که اغلب به واسطه نزول شاخصه‌های امید به زندگی با دوره‌های طولانی‌مدت افسردگی دست به گریبانند.

 البته نباید از تاثیر شروط خوارکننده سیستم در دخالت در همه امور شخصی به اصطلاح خبرنگاران مذکور به سادگی عبور کرد. از دست رفتن «حریم خصوصی» اولین تجربه قربانیان با استعداد اما پریشان ایرانی پس از پیوستن به بی‌بی‌سی است که همچون مهره‌ای سوخته و خواهان حق حیات، ناچار می‌شوند به جای تن دادن به شرایط خبرنگاری حرفه‌ای،  آلوده ملزومات «جاسوسی جنسی» شوند. پس به واسطه همه مسیرهای کنترلی ذکر شده، دست بی‌بی‌سی در مدیریت شرایط زندگی پناه‌جویان مطرود توسط عوامل خائن داخلی، باز است و سیستم با کمترین هزینه به کار خود ادامه می‌دهد.

ب- پرهیز از آلودگی گفتمانی

شهرت از مهم‌ترین عوامل چالش‌ساز پیش روی مدیران هر رسانه خارجی است. به علت وجود قانون «انتشار آزاد اطلاعات» هر خبرنگار با استعداد و کاربلدی می‌تواند به واسطه ارائه و دسته‌بندی اطلاعات به روز، نزد دستگاه‌های رسانه‌ای- اطلاعاتی متنوع غربی اسم و رسمی به هم زند و به قول معروف هم از توبره کاسب شود و هم از آخور! به طور مثال گروهی از نیروهای ایرانی پناهنده که در رسانه‌های آمریکایی و اروپایی فعال هستند با ارتباط‌گیری مستقیم با انواع باندهای حقوق بشری و سازمان‌های سیاسی و به اصطلاح «صلح‌ساز» غربی، خود را تا حد زیادی به اتاق‌های فکر حاکمیتی نزدیک کرده‌اند و پر واضح است که چنین نقشی علاوه بر فضاآفرینی مالی ویژه، به صعود تحلیل‌های متنوع شخصی افراد در سیستم منجر می‌شود. به طور مثال خبرنگاران روزآنلاین و شاخه هلندی وابسته به کنگره اروپا از همین دست پناهندگان به شمار می‌روند.

فرح کریمی، دخی فصیحیان، هادی قائمی و بسیاری دیگر با نقش‌آفرینی در سیستم بی‌سر و ته آمریکایی، خود را تا بالادست سیستم سوق داده‌اند و از نایاک گرفته تا منافقین و آکسفام و برخی زیرمجموعه‌های حقوق بشری سازمان ملل و حتی احمد شهید را به واسطه بلند کردن ۱۰ هندوانه با ۲ دست، می‌چاپند! از جالب‌ترین سوژه‌های فعال در این نقش می‌توان به «علیرضا نوری‌زاده» و تحلیل‌سازی‌های مضحکش اشاره کرد! نتیجه این می‌شود که ورودی‌های اطلاعاتی- امنیتی سیستم غربی و حتی عربی به واسطه جاه‌طلبی ویژه پناهندگان، به اطلاعات ناقص و ساختگی آلوده می‌شود.

بی‌بی‌سی با کنترل اطلاعاتی شدید نیروها و قطع هر نوع فعالیت سیاسی و حتی اجتماعی خارج از برنامه عوامل، از آلودگی گفتمانی سیستم خود بشدت جلوگیری کرده است. در نتیجه آنچه در بی‌بی‌سی اجرا می‌شود صرفا برنامه‌ای از پیش تعیین شده است که با هماهنگی عوامل سیاسی نفوذی داخل ایران و کلان سیاستمداران MI۶ اجرایی می‌شود و به تقویت حاکمیت بریتانیا می‌انجامد.

ج- نفی سیاست‌سازی از پایین به بالا

یکی از جالب‌ترین رفتارهای بی‌بی‌سی بی‌توجهی محض به برخی خبرهاست که بعضا به صورت هماهنگ توسط همه باندهای رسانه‌ای اروپایی- آمریکایی پوشش داده می‌شود و در راس اخبار قرار می‌گیرد. مقاومت رسانه‌ای برابر  کمپین خبری گروه رسانه‌ای راکفلرها کار چندان راحتی نیست و نیازمند سیاستی فعال، پویا و رسمی است. به طور مثال به‌رغم فعالیت گسترده باند رسانه‌ای وابسته به راکفلرها درباره پرونده «صلح آمریکا و ایران» که از جانب رسانه‌هایی همچون صدای آمریکا، الجزیره، سی‌ان‌ان، واشنگتن‌پست، آتلانتیک گروپ و بلومبرگ حمایت شد، بی‌بی‌سی براساس اصول سیاست خارجی انگلیس همواره رفتاری محتاطانه و انتقادی در پیش گرفته است. نتیجه اینکه برابر درگیری‌های درون‌گروهی عوامل داخلی این باند، آسیب وارده به سیستم از بالا به پایین کنترل شده است.

نفوذ گسترده عملیاتی

برخلاف بی‌بی‌سی که با باند رسانه‌ای محدود خود در ایران رفتاری ویژه و اطلاعاتی دارد، مدیران جریان رسانه‌های زنجیره‌ای داخل ایران بدون کوچک‌ترین تحلیلی، صرفا مجری سیاست‌های آمریکا هستند و از کمترین دیسیپلین حرفه‌ای‌نیز برخوردار نیستند. به طور مثال رسانه‌های زنجیره‌ای داخلی در حال حاضر بدون هیچ نگرانی تریبون رسمی خود را در اختیار عوامل رسمی وابسته به کنگره و دولت آمریکا همچون «تریتا پارسی»، «علی واعظ»، «احمد صدری» و «آنجی احمدی» قرار می‌دهند که به باند «گری سیک» در جامعه رسانه‌ای آمریکا مشهورند. از دیپلمات‌های مشهور این باند نیز افرادی همچون توماس پیکرینگ، روحی رمضانی، جان دومینک پیکو، ویلیام میلر، شیرین هانتر، فریده فرحی و... از خط‌ دهندگان و خوراک‌سازان زنجیره‌ای‌ها به شمار می‌روند که همگی از اعضای هیات مدیره تشکیلات لابیست رسمی کنگره آمریکا در حوزه دیپلماسی عمومی، به منظور ارتباط‌گیری و آلوده‌سازی نهادهای دولتی و دیپلمات‌ها و جامعه ایرانی محسوب می‌شوند.

نتیجه همه بازی‌سازی‌های صورت گرفته در خاک ایران، آلودگی گفتمانی به مطامع دیپلماسی آمریکایی به عنوان مهم‌ترین شاخصه رسانه‌های زنجیره‌ای ایرانی است. البته گفتنی است، باند «م - ق» به واسطه ارتباط گسترده ساختاری با باند مسعود بهنود در بی‌بی‌سی فارسی و برتری تاریخی انگلیس در حوزه علوم انسانی، اندکی با این جریان تفاوت دارند، هر چند التقاط  آمریکایی در باند انگلیسی ماهنامه‌های کارگزاران غرب نیز به علت خاستگاه گفتمانی نومحافظه‌کاران لیبرال در ایران به وضوح قابل مشاهده است. با این وجود به راحتی می‌توان پیش‌بینی کرد بیشترین عضوگیری بی‌بی‌سی در آینده نزدیک از عوامل بخت برگشته و نشاندار نشریات کارگزاران غرب خواهد بود که هم‌اکنون نیز رفتارهای خارج از عرف سیاست و فرهنگ ایران در لندن بازتاب رسانه‌ای می‌یابد و در مقابل روزنامه‌های زنجیره‌ای شهیر پس از فتنه‌افروزی؛ به صورت کور، رسانه‌های اروپایی و آمریکایی را تغذیه خواهند کرد.

آیا سکوت در برابر ساختارسازی رسمی دشمن در خاک کشور توجیه‌پذیر است؟ مهم‌ترین پلان نقشه سازش ایران و آمریکا، تغییر ذائقه سیاسی ملت و نظام از «استکبارستیزی» به «استکبارپرستی» به عنوان مهم‌ترین تغییر ساختاری پساانقلابی ایران است. وقت آن است که دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور حقیقتا «با همه توان اجازه نفوذ و حضور آمریکایی‌ها در ایران» را نداده و راه باند رسانه‌ای نفوذی بزک‌کننده چهره آمریکا و انگلیس در کشور به عنوان افسران دیپلماسی عمومی دشمن را سد کنند.



:: موضوعات مرتبط: سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- شبکه بردگان ، ملکه انگلیس ، منافقین ، احمد شهید ، بنگاه خبرپراکنی ، بی‌بی‌سی ، فتنه‌افروزی,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : سه شنبه 27 مرداد 1394
زمان : 15:39
ترکیه ای که با اردوغانش سودای سلطان سلیمان شدن داشت


خبرگزاری میزان:تلاش های حزب عدالت و توسعه ترکیه که پس از شکست در انتخابات پارلمانی این کشور نتوانسته است دولت جدید را تشکیل دهد، بار دیگر برای تشکیل دولت ائتلافی از سوی این حزب شکست خورد.

از خرداد ماه سال جاری تاکنون که انتخابات پارلمانی برگزار شد، دولت اردوغان با چالش جدی تشکیل دولت جدید روبرو است. این حزب در این انتخابات نتوانست اکثریت کرسی های پارلمان این کشور را به دست آورد به همین خاطر قادر به تشکیل دولت مستقل نیست و یا باید ائتلاف کند یا انتخابات زود رس پارلمانی برگزار کند.

حزب عدالت و توسعه از سال 2002 تاکنون همواره اکثریت پارلمان ترکیه را در دست داشته است. مردم به خاطر سیاست های این حزب اسلام گرا در این 13 سال گذشته به این حزب اعتماد کرده و رأی داده اند اما این بار اعتماد مردم از اردوغان سلب شد.

دلایل  اصلی چنین واکنشی از سوی مردم پس از 13 سال اعتماد به حزب عدالت و توسعه، به رفتارهای سیاسی دولت باز می گردد. شاید سال های اول استقرار حزب عدالت و توسعه برای ترکیه یک اتفاق خوب بود اما این اتفاق دوام نداشت چرا که سیاست های دولت در تحولات منطقه باعث شد تا مردم نسبت به اردوغان بد بین شوند.

بد بینی مردم به دولت عدالت و توسعه به جا و به حق است، چرا که رفتارهای دولت، آینده این کشور را به خطر انداخته و باعث شده تا دوستان واقعی خود را از دست بدهد.

دولت اردوغان پس از آغاز تحولات منطقه که اکنون به بحران تبدیل شده است، نه تنها برای حل بحران کمکی نکرد بلکه با اقدامات خود بحران منطقه را تشدید کرد.

خیزش های اسلامی منطقه که آغاز شد، آمریکایی ها برای مهار آن طرح مخفی خود را رو کردند. رو کردن داعش که سال ها پیش بر روی آن سرمایه گذاری شده بود درست پس از آغاز خیزش های اسلامی مردم مسلمان کشورهای منطقه انجام شد.

گروه های تروریستی تکفیری مانند داعش برای آن که برخی کشورهای دوست و همپیمان جمهوری اسلامی ایران را به چالش بکشند، وارد این کشورها شدند و یک جنگ داخلی راه انداختند. نام خود را هم گذاشتن دولت اسلامی. این به اصطلاح دولت اسلامی در 4 سال فعالیت خود در سوریه تنها اقدام به جنایات فجیع در حق مردم این کشور کرده و هر جا که پاگذاشته ویرانه ای از خود به جا گذاشته است. داعش و دیگر گروه های تروریستی تکفیری در سوریه، حمایت های ترکیه را پشت سر خود دارند. در حالی که حمایت های گسترده تری از سوی آل سعود و دیگر سران کشورهای مرتجع عربی دریافت می کنند.

آمریکایی ها خود بارها اعتراف کرده اند که داعش محصول و دست آورد آنها و کشورهای منطقه از جمله آل سعود است. این اعتراف به خوبی ثابت می کند که آفریدن چنین گروه جنایتکاری تنها برای تغییر مسیر خیزش های اسلامی منطقه و تحت تأثیر قرار دادن ایران به واسطه وجود این گروه های تکفیری است.

هدف دیگر و مهمی که در جریان به بازار آمدن این گروه های تکفیری وجود دارد، گمراه کردن ذهن مردم منطقه و حتی جهان از موضوعات مهمتر و حساس تر به سمت گروه هایی به نام داعش است.

موضوع و معضل مهم جهان اسلام رژیم صهیونیستی است. اکنون مردم کشورهای مسلمان منطقه درگیر جنگ ها و درگیری هایی هستند که سود کلان و اصلی آن به جیب اسرائیل می رود، چرا که علاوه بر مشغول شدن کشورهای اسلامی بر سر بحران های منطقه در کشورهای مسلمان، زیرساخت های این کشورها از بین می رود و ویرانه ای از آن ها باقی می ماند. کشورهای اسلامی غرب آسیا ددر شرایطی قرار می گیرند که توان مقابله نخواهند داشت.

چنین وضعیتی مطلوب رژیم صهیونیستی است. در کنار آن، هدف اصلی، کشورهای محور مقاومت اسلامی در منطقه است. سوریه، لبنان و عراق که بیشترین هزینه را در برابر ایستادگی مقابل اسرائیل می پردازند اکنون شرایط نامطلوبی را سپری می کنند. در میان کشورهای مسلمان منطقه تنها جمهوری اسلامی ایران است که از این کشورها حمایت می کند و دیگران همه ظرفیت های خود را برای تضعیف و سرنگونی دولت های قانونی آنها به کار برده اند.

هر چند این فشارهای سنگین ادامه دارد و رویای سرنگونی 6 ماهه بشار اسد هم اکنون به 4 سال رسیده است، اما امکانات زیادی علیه بشار اسد، العبادی، لبنان و حزب الله، و اکنون یمن تدارک دیده شده است که حمایت های مالی این اقدامات بیشتر از سوی آل سعود است.

ترکیه هم به خاطر هم مرز بودن با سوریه و تبعیت از سیاستی که آمریکا در منطقه دارد، دوستی های خود را به دشمنی با بشار اسد و مردم سوریه تبدیل کرد به خیال این که در نقشه خاورمیانه جدیدی که آمریکا طراحی کرده و سال هاست در پی اجرای آن است، سهم خوبی را دریافت خواهد کرد.

افول اردوغان هم از همینجا آغاز شد . دولت او در این سال ها به حمایت از داعش پرداخت و به سرکوب کردهای این کشور ادامه داد در حالی که حزب دموکراتیک خلق ها که یک حزب کرد در ترکیه است برای نخستین بار توانست بیش از 13 درصد کرسی های پارلمان را به دست آورد.

به گزارش خبرگزاری میزان حزب عدالت و توسعه از 2011 که زمان آغاز بحران های منطقه به ویژه سوریه بود تاکنون که 2015 است، راه افول خود را آغاز کرد و در انتخابات پارلمانی خرداد ماه نتیجه رفتارهای خود را دریافت کرد.

اما مقامات این کشور غرق در قدرت طلبی های خود، واقعیت های آینده منطقه را نمی بینند. اگر سوریه با اقدامات آمریکا، ترکیه و برخی سران مرتجع عربی منطقه رو به تجزیه برود دیری نخواهد گذشت که این فرایند اجباری، به ترکیه هم خواهد رسید. ترکیه ای که با اردوغانش سودای سلطان سلیمان شدن را در سر داشت، ادامه سیاست های غلط منطقه ای ابتدا این حزب را از قدرت پایین خواهد کشید و سپس مسیر اغتشاش و تجزیه را طی خواهد کرد.

اکنون هم به نظر می رسد هیچیک از احزابی که در انتخابات پارلمانی ترکیه کرسی ها و درصد خوبی از آرا را به دست آورده اند حاضر به ائتلاف با حزب اردوغان نیستند. اگر انتخابات زود هنگام پارلمانی در ترکیه برگزار شود، نه تنها شکست قبلی برای حزب عدالت و توسعه تکرار خواهد شد، بلکه از 40 درصدی هم که در خرداد ماه به دست آورده بود، رأی کمتری را کسب خواهد کرد، مگر آن که سیاست های خود را در منطقه تغییر دهد.



:: موضوعات مرتبط: سیاسی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- اردوغان ، ترکیه ، داعش ، ترکیه و سوریه Bookmark and Share-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : سه شنبه 27 مرداد 1394
زمان : 15:37

صفحه قبل 1 صفحه بعد


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.