دکوراسیون بهاری منزل، مدل های جدید که این بهار مد شده اند!



اگر دوست دار طراحی و دکوراسیون هستید، حواستان باشد که بهار رسماً آغاز شده است. از آنجایی که رنگ های فضای بیرون و طبیعت از خاکستری غم انگیز به رنگ های روشن و رنگی تغییر یافته اند، طراحی های داخلی ما نیز به ذره‌ای از طراوت و شادابی احتیاج دارند، پس بهترین راه برای طراوت بخشیدن به فضای خانه تان استقبال از مدهای فصلی است.

 

دکوراسیون بهاری منزل

پینترست در گزارشی از مدل‌های رسمی ۲۰۱۷، اطلاعات مفیدی از بهترین‌های این فصل برای خانه را به ما ارائه می‌دهد؛ بنابراین به دنبال آن، چیدمان و دکوراسیونی که به آن نگاهی می‌اندازید بسیار دلپذیرتر خواهد بود. به نقاط عطف اکرلیک مدرن، نور اندک چراغ‌های مسی و روش‌های دانمارکی برای راحت و دنج ماندن فضای خانه خود حتی در زمانی که دمای بیرون بالا می‌رود و گرم می‌شود فکر کنید. (به‌عبارت‌دیگر روندهای قدیمی را پنهان خواهید کرد)

 

با دنبال کردن مد و مدل‌های بهاری، این فصل زیبا را در آغوش بگیرید و روشنایی و درخشش فضای داخلی تان را که به اندازه زیبایی بیرون است، احساس کنید.

 

ترفندهای دکوراسیون,دکوراسیون بهاری امسال

بهترین راه برای طراوت بخشیدن به فضای خانه‌تان استقبال از مدهای فصلی است

 

مس در دکوراسیون بهاری امسال

با جا دادن نقاط عطف و وسایل شیک و جذابی از جنس مس در فضایتان فراتر از نقره و طلا بروید ( و از لوازم برنجی به درد نخور ۲۰۱۶ اجتناب کنید). علاقه به مس در پینترست ۹۰ درصد بالا رفته است. استفاده از این فلز بسیار گسترده و متنوع است؛ بنابراین می‌توانید جادوی کوچکی از گلدان مسی را بر روی میز خود امتحان کنید، گفتگویی زیر نور چراغ مسی داشته باشید و یا ظروفی مسی بر روی میز خود قرار دهید.

 

مدهای دکوراسیون بهاری,دکوراسیون بهاری

با جا دادن نقاط عطف و وسایل شیک و جذابی از جنس مس در فضایتان فراتر از نقره و طلا بروید

 

کاغذدیواری مرمری در دکوراسیون بهاری

اگر لوازم مرمری کلید شخصیت عاشقِ طراحی شماست ولی حساب بانکی تان رو به سقوط است، کاغذدیواری مرمری را امتحان کنید که در پینترست با انفجار علاقه‌مندی ۳۰۳ درصدی دیده شده است. زمانی که سنگ مرمر کالاکاتا طلایی بیش از اندازه گران است، دیواری با کاغذدیواری مرمری اثری شیک، غیرمنتظره و همچنین معقولی برای شما به حساب می آید.

 

دکوراسیون بهاری خانه, دکوراسیون و چیدمان بهاری امسال

دیواری با کاغذدیواری مرمری اثری شیک، غیرمنتظره و همچنین معقولی برای شما به حساب می آید

 

دکوراسیون بهاری منزل با آکریلیک

بالا رفتن علاقه مندی به آکریلیک کاملاً واضح و غیرقابل انکار است. جستجوهایی در مورد دکور آکریلیکی در پینترست تا ۵۰ درصد بالا رفته است. این ماده در همه چیز به سرعت ظاهر و مشخص می‌شود؛ از میزهای مدرن گرفته تا تابلوهای آویز. اگر فضای کوچک و جمع‌وجوری دارید، جستجو در بین لوازم آکلرلیک نیز می‌تواند یک انتخاب استراتژیک برای باز کردن و بزرگ‌تر جلوه دادن فضای اتاق شما باشد.

 

دکوراسیون بهاری 2017,مد دکوراسیون بهاری

لوازم آکلرلیک می‌تواند یک انتخاب استراتژیک برای باز کردن و بزرگتر جلوه دادن فضای اتاق شما باشد

 

کاشی‌های چوبی در دکوراسیون بهاری امسال چه جایی دارند؟

آیا به دنبال جایگزینی برای کاشی‌های کوچک هستید؟ پیشنهاد ما این است که کاشی های چوبی را به هر سطحی اضافه کنید. علاقه به کاشی‌های چوبی تا ۵۱ درصد در پینترست بالا رفته است، تا جایی که آن را در همه‌چیز، از آشپزخانه های جزیره گرفته تا شومینه می‌بینیم.

 

دکوراسیون بهاری امسال, دکوراسیون بهاری منزل

کاشی های چوبی را به هر سطحی اضافه کنید

 

آسایش و راحتی در بهار امسال

علاقه به آن تا ۲۸۵ درصد در پینترست بالا رفته است. برای  این کار مدام با خود تکرار کنید که لازم است در دکوراسیون خانه خود، راحتی و سادگی را مدنظر داشته باشید. علاوه بر این برای القای چنین حسی می‌توانیم به شما پیشنهاد دهیم که خانه خود را  با شمع های روشن تجهیز کنید. دانمارکی‌ها بیش از هر کشور دیگری از شمع استفاده کرده و  بزرگ‌ترین مصرف کننده های شمع هستند، برای همین هم می‌توانند مثال مناسب و مطرحی برای این موضوع به حساب بیایند. هم‌چنین می‌توانید تخت‌هایتان را با انداختن پتوهای زیاد بپوشانید و تعدادی کتاب موردعلاقه تان را بر روی میز جلومبلی قرار دهید.

 

دکوراسیون بهاری,ترفندهای دکوراسیون

در دکوراسیون خانه خود، راحتی و سادگی را مدنظر داشته باشید

 

گیاهان بالارونده در دکوراسیون بهاری منزل

از آنجایی که رنگ سال در سایت پنتون، سبز است، نباید استفاده از گل و گیاه در این لیست شگفت‌آور باشد. پیشنهاد ما تاک پرپشت و شکفته است که به‌صورت گیاه بالارونده ظاهر می‌شود و غیرممکن است به راحتی نابود گردد. این گیاهان با صعود ۲۰۰ درصدی علاقه‌مندی در پینترست، خانه شما را بعد از زمستانی سرد و خفه دوباره جوان می‌کنند.

 

دکوراسیون فصل بهار, دکوراسیون بهاری خانه

از آنجایی که رنگ امسال، سبز است، نباید استفاده از گل و گیاه در این لیست شگفت‌آور باشد

 

بهار امسال، آبی نفتی به جای سیاه

تقریباً همه طراحی اسکاندیناویایی را دوست دارند، اما این بهار طراحان از طرح سیاه مات و سفید گچی دوری کرده و بیشتر به سمت طیف آبی نفتی و آبی می روند. به فضایتان یک عنصر تغییردهنده با بخشه ای مخملی و یا دیوار براق بدهید.

 

دکوراسیون و چیدمان بهاری امسال,دکوراسیون بهاری 2017

 به فضایتان یک عنصر تغییردهنده با بخشه ای مخملی و یا دیوار براق بدهید

 

منبع : chidaneh.com



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، دکوراسیون، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- دکوراسیون -بهاری منزل-مدل های جدید , ,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : یک شنبه 19 فروردين 1397
زمان : 13:10
نشانه های همسر عاشق واقعی در زندگی مشترک چیست؟




زندگی بدون عشق قابل تصور نیست‎

 

بدون شک، زندگی بدون عشق قابل تصور نیست. شما هم اگر نشانه های مرد عاشق و زن عاشق را در زندگی مشترک نمی دانید، پیشنهاد می کنیم این مقاله را بخوانید.

 

نشانه‌های یک مرد عاشق

روانشناسان خانواده معتقدند که یک مرد عاشق، هر قدر هم که نادان و یا بالعکس دانا و باشعور باشد، علاقه خود را به شما نشان می‌دهد، سؤال‌های بسیاری از شما می‌پرسد، دوست دارد شما را بشناسد و علاقمند است که همه چیز را در مورد شما بداند. بدون شک شما را گل باران و با هدیه‌هایش غافلگیر خواهد کرد. او شما را می‌ستاید و از داشتن شما، به خود می‌بالد. چنین مردی،‌ غالبا در رابطه‌اش با شما متعهد است و همواره در این آرزوست که شما را به دوستان و خانواده‌اش معرفی کند. وی ترسی از صحبت در مورد خودش ندارد، وقتش را بی دریغ صرف شما می‌کند و از این بابت خرسند و راضی است و هیچگونه گله ای ندارد. این ها نشانه‌های یک مرد عاشق است که البته افسانه نیست و کاملا دست یافتنی می‌باشد.

  

نشانه‌های یک زن عاشق

یک زن عاشق، چشمانی مهربان دارد که برق عشق و محبت در آن موج می‌زند. گونه‌های گل انداخته و نیز پوستی شفاف، از دیگر نشانه‌های یک بانوی عاشق است. به اعتقاد روانشناسان خانواده، بانویی که واقعا عاشق است، الزاماً زیبا، دلفریب و ... نیست، بلکه حضوری گرم و آرام بخش دارد. 

 

چنین بانویی به خوبی می‌داند که عشق، تجربه ای عجیب، ناب و البته ویران کننده است، به همین دلیل تمام سعی خود را می‌کند که از این غنچه کوچک و آسیب پذیر مراقبت می‌کند. در یک کلام او به خوبی آگاه است که عشق یک مسأله دم دستی و پیش پا افتاده نیست و نیز اینکه عشق واقعی شاید فقط یکبار به سراغ او بیاید پس باید موقعیت سنج باشد نه موقعیت کُش! او از بودن با شما لذت می‌برد و هیچ واهمه‌ای ندارد که در جمع دوستان و خانواده‌اش از شما و نیز از احساسی که به شما دارد، حرف بزند. شاید عجیب باشد ولی زنان عاشق، همواره دوست دارند که خوشبختی خود را از ته دل فریاد بزنند!

 

منبع : salamatism.com



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، اجتماعی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس-نشانه - همسر- عاشق واقعی- زندگی مشترک, ,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : یک شنبه 19 فروردين 1397
زمان : 13:1
آشنایی با سوره‌ی ضُحی


 

 ضحی به روشنایی اوایل روز گفته می شود. این سوره مکی است.

به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم، ضحی به معنای بلند شدن نور خورشید است.

در آیات 1 تا 5 این سوره خطاب به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:
سوگند به روشنایی روز، سوگند به شب چون آرام گیرد، (که) پروردگارت تو را وا نگذاشته، و دشمن نداشته است
و همانا آخرت برای تو بهتر از دنیا است، و به زودی پروردگارت به تو عطایی خواهد بخشید که خرسند می گردی.
در شأن نزول این سوره گفته اند: مدتی به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) وحی نازل نشده بود. مشرکین، مرتب به آن به آن حضرت طعنه می زدند که: خدای محمد او را رها کرده و بر او غضب نموده است.
طعنه ها و زخم زبان های پی در پی مشرکین موجب دل آزردگی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گردید. از این روی، آن حضرت به کوه حرا رفت و با خداوند با نجوا و راز و نیاز پرداخت و از جهل مردم و کینه توزی دشمنان، به پرودگار خویش شکوه کرد. خداوند متعال جبرئیل را نازل و این سوره را بر آن حضرت ابلاغ فرمود.
خداوند در این سوره، پس از ذکر قسم هایی به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب می کند که: پروردگارت تو را وانگذاشته و هرگز بر تو بغض نکرده است؛ و قطعاً آخرت برای تو بهتر از دنیا خواهد بود و در آخرت پروردگارت به تو آنقدر عطا می کند تا خرسند گردی.
در روایتی از حضرت علی (علیه السلام) به نقل رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد این عطای الهی آمده است که آن حضرت فرمودند: آنقدر از امتم شفاعت می کنم که خدای تعالی خطاب می کند: ای محمد، آیا راضی شدی؟ عرض می کنم: بلی پروردگارا راضی شدم.
در ادامه، برخی از نعمت هایی که خداوند به پیامبر گرامی خویش ارزانی داشته است یادآور می شود و در مقام دلجویی از آن حضرت می فرماید: مگر نه تو را یتیم یافت، پس پناه داد؟ و تو را سرگشته یافت، پس هدایت کرد؟ و تو را تنگدست یافت، آنگاه بی نیاز کرد؟
پس (تو نیز به پاس این نعمت ها) یتیم را میازار، و گدا را از خود مران، و نعمت پروردگارت را بازگویی.


کتاب گلستان سوره‌ها – ص182



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- سوره‌ی ضُحی | قرآن-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : دو شنبه 25 مرداد 1395
زمان : 15:41
مناجات با امام زمان (عج)


 

 

خبر ز آمدنت داده اند ای آقا!

تمام لشگرت آماده اند ای آقا!

جهان پر است ز یا یابن الحسن!، کجایی پس

و مردمان به صف ایستاده اند ای آقا!

چقدر ساده ام آقا، خیال کردم که

به شوق روی تو دل داده اند ای آقا

عجب حکایت تلخی ست، شیعیان شما

به دام معصیت افتاده اند ای آقا

به یک اشاره ی شیطان گناه آماده ست

خلاصه امت تو ساده اند ای آقا

میان شهر، پی پا رکاب می گردی

 ولی همه سر سجاده اند ای آقا

تو از حسین و علی هم غریب تر هستی

نبین که نامه فرستاده اند ای آقا

مرا بخر به غلامی ات ای گل زهرا

آخر مرا برای شما زاده اند ای آقا



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس-مناجات- امام زمان (عج)-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : دو شنبه 25 مرداد 1395
زمان : 15:41
چهل حدیث از امام رضا (ع)
| ادامه مطلب...

 

xزلال سخنان ائمه طاهرین (ع) دل و جان را جلا داده و روشنی می‌‎بخشد، طوریکه امام باقر (ع) می‌‎فرمایند: «انّ حدیثنا یحیی القلوب؛» به راستی حدیث (سخن) ما دلهای مردم را زنده می‌‎کند.

 

به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم ، سنت اربعین‌‎نویسی به سخنی از پیامبر اکرم (ص) باز می‌‎گردد که شیعه و سنی آن را به صورت متعدد نقل کرده‎اند، آنجایی که می‌‎فرمایند: «من حفظ علی أمتی أربعین حدیثاً ممّا یحتاجون الیه فی أمر دینهم بعثه الله یوم القیامة فقیهاً عالماً»،  هر کس از امّت من چهل حدیث حفظ داشته باشد، خداوند او را در روز رستاخیز فقیه و عالم برانگیزد. این کلام حضرت مهم‌‎ترین عامل و سرفصل برای نگارش کتابهای اربعین بوده است.

به مناسب آغاز آغاز دهه کرامت و ولادت هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت، علی بن موسی الرضا (ع)، 40 حدیث نورانی از امام رضا (ع) در ذیل قرار داده شده است، به امید آنکه دلهایمان از نور کلام آنان، نورانی شود.

قال الامام على بن موسى الرّضا (ع):

1ـ مَنْ زارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ (ع) بِشَطِّ الْفُراتِ، کانَ کَمَنْ زارَاللّهَ فَوْقَ عَرْشِهِ.
هر مؤمنى که قبر امام حسین (ع) را کنار شطّ فرات در کربلاء زیارت کند، همانند کسى است که خداوند متعال را بر فراز عرش زیارت کرده باشد. (ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص85)

2ـ کَتَبَ (ع): ابْلِغْ شیعَتى: إنَّ زِیارَتى تَعْدِلُ عِنْدَاللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْفَ حَجَّةٍ، فَقُلْتُ لاِبى جَعْفَرٍ (ع): الْفُ حَجَّةٍ؟ قالَ: إى وَاللّهُ، وَ الْفُ الْفِ حَجَّةٍ، لِمَنْ زارَهُ عارِفا بِحَقِّهِ. (بحارالانوار، ج99، ص33)

به یکى از دوستانش نوشت: به دیگر دوستان و علاقمندان ما بگو: ثواب زیارت قبر من معادل است با یک هزار حجّ. راوى گوید: به امام جواد علیه السلام عرض کردم : هزار حجّ براى ثواب زیارت پدرت مى باشد؟ فرمود: بلى، هر که پدرم را با معرفت در حقّش زیارت کند، هزار هزار یعنى یک میلیون حجّ ثواب زیارتش است.

3ـ قالَ (ع): اوَّلُ ما یُحاسَبُ الْعَبْدُ عَلَیْهِ، الصَّلاةُ، فَإنْ صَحَّتْ لَهُ الصَّلاةُ صَحَّ ماسِواها، وَ إنْ رُدَّتْ رُدَّ ماسِواها.
اوّلین عملى که از انسان مورد محاسبه و بررسى قرار مى‎گیرد نماز است، چنانچه صحیح و مقبول واقع شود، بقیه اعمال و عبادات نیز قبول مى‎شود، وگرنه مردود خواهد شد. (بحارالانوار، ج80، ص20)

4ـ قالَ (ع): لِلصَّلاةِ ارْبَعَةُ آلاف بابٍ.
نماز داراى چهار هزار جزء و شرط مى باشد. (الکافی، ج6، ص30)

5ـ  قالَ (ع): الصَّلاةُ قُرْبانُ کُلِّ تَقىٍّ.
نماز، هر شخص باتقوا و پرهیزکارى را - به خداوند متعال - نزدیک کننده است. (الکافی، ج6، ص10)

6ـ قالَ (ع): یُؤْخَذُ الْغُلامُ بِالصَّلاةِ وَ هُوَ ابْنُ سَبْعِ سِنینَ.
پسران باید در سنین هفت سالگى به نماز وادار شوند. (وسائل‎الشیعه، ج20، ص229)

7ـ قالَ (ع): فَرَضَ اللّهُ عَلَى النِّساءِ فِى الْوُضُوءِ انْ تَبْدَءَ الْمَرْئَةُ بِباطِنِ ذِراعِها وَالرَّجُلُ بِظاهِر ِالذِّراعِ.
خداوند در وضو بر زنان لازم دانسته است که از جلوى آرنج دست، آب بریزند و مردان از پشت آرنج. (الکافی، ج3، ص29)

8ـ قالَ (ع): رَحِمَ اللّهُ عَبْدا احْیى امْرَنا، قیلَ: کَیْفَ یُحْیى امْرَکُمْ؟ قالَ (ع): یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا وَ یُعَلِّمُها النّاسَ.
رحمت خدا بر کسى باد که امر ما را زنده کند، سؤال شد: چگونه؟ حضرت پاسخ داد: علوم ما را فرا گیرد و به دیگران بیاموزد. (معانی الاخبار، ص180)

9ـ قالَ (ع): لَتَامُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلَتَنْهُنَّ عَنِ الْمُنْکَرِ، اَو ْلَیَسْتَعْمِلَنَّ عَلَیْکُمْ شِرارُکُمْ، فَیَدْعُو خِیارُکُمْ فَلا یُسْتَجابُ لَهُمْ.
باید هر یک از شماها امر به معروف و نهى از منکر کنید، وگرنه شرورترین افراد بر شما تسلّط یافته و آنچه که خوبانِ شما، دعا و نفرین کنند، مستجاب نخواهد شد. (الکافی، ج5، ص56)

اثر صلوات در نابودی گناهان

10ـ قالَ (ع): مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلى مایُکَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ، فَلْیَکْثُرْ مِنْ الصَّلوةِ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، فَإ نَّها تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْما
کسى که توان جبران گناهانش را ندارد، زیاد بر حضرت محمّد و اهل‌‎بیتش (ع) صلوات و درود فرستد که همانا گناهانش اگر حقّ‎الناس نباشد، محو و نابود شود. (عیون اخبار الرضا،ج1، ص294)

11ـ  قالَ (ع): الصَّلوةُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ تَعْدِلُ عِنْدَاللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ التَّسْبیحَ وَالتَّهْلیلَ وَالتَّکْبیرَ.
فرستادن صلوات و تحیّت بر حضرت محمّد و اهل‌‎بیت آن حضرت(ع) در پیشگاه خداوند متعال، پاداش گفتن (سبحان‌اللّه، لا إله إلاّ اللّه، اللّه اکبر) را دارد. (امالی صدوق، ص73)

12ـ قالَ (ع): لَوْخَلَتِ الاْ رْض طَرْفَةَ عَیْنٍ مِنْ حُجَّةٍ لَساخَتْ بِاءهْلِها.
چنانچه زمین لحظه‌‎اى خالى از حجّت خداوند باشد، اهل خود را در خود فرو مى‌‎برد. (عیون اخبار الرضا،ج1، ص272)

13ـ قالَ (ع): عَلَیْکُمْ بِسِلاحِ الاْ نْبیاءِ، فَقیلَ لَهُ: وَ ما سِلاحُ الاْ نْبِیاءِ؟ یَا ابْنَ رَسُولِ اللّه ! فَقالَ (ع): الدُّعاءُ.
بر شما باد به کارگیرى سلاح پیامبران، به حضرت گفته شد: سلاح پیغمبران (ع) چیست؟ در جواب فرمودند: توجه به خداوند متعال و دعا کردن و از او کمک خواستن است. (الکافی، ج2، ص 468)

14ـ قالَ (ع): صاحِبُ النِّعْمَةِ یَجِبُ عَلَیْهِ التَّوْسِعَةُ عَلى عَیالِهِ.
هر که به هر مقدارى که در توانش است، باید براى اهل منزل خود انفاق و خرج کند. (الکافی، ج7، ص233)

بیماری برای مؤمن، سبب رحمت است

15ـ قالَ (ع): المَرَضُ لِلْمُؤْمِنِ تَطْهیرٌ وَ رَحْمَةٌ وَلِلْکافِرِ تَعْذیبٌ وَ لَعْنَةٌ، وَ إ نَّ الْمَرَضَ لایَزالُ بِالْمُؤْمِنِ حَتّى لایَکُونَ عَلَیْهِ ذَنْبٌ.
مریضى، براى مؤمن سبب رحمت و آمرزش گناهانش است و براى کافر عذاب و لعنت خواهد بود، سپس فرمودند: مریضى، همیشه همراه مؤمن است تا آنکه از گناهانش چیزى باقى نماند و پس از مرگ آسوده و راحت باشد. (ثوال الاعمال و عقاب الاعمال، ص193)

16ـ قالَ (ع): إذَا اکْتَهَلَ الرَّجُلُ فَلا یَدَعْ انْ یَاءکُلَ بِاللَّیْلِ شَیْئا، فَإنَّهُ اهْدَءُ لِنَوْمِهِ وَ اطْیَبُ لِلنَّکْهَةِ.
وقتى که مرد به مرحله پیرى و کهولت سن برسد، حتما هنگام شب قبل از خوابیدن مقدارى غذا تناول کند که براى آسودگى خواب مفید است، همچنین براى هم خوابى و زناشوئى سودمند خواهد بود. (الکافی، ج6، ص288)

17ـ قالَ (ع): إنَّما یُرادُ مِنَ الاْ مامِ قِسْطُهُ وَ عَدْلُهُ، إذا قالَ صَدَقَ وَ إذا حَکَمَ عَدَلَ، وَ إذا وَعَدَ انْجَزَ.
همانا از امام و راهنماى جامعه، مساوات و عدالت خواسته شده است که در سخنان صادق، در قضاوتها عادل و نسبت به وعده‎هایش وفا کند. (کشف الغمة فی معرفة الائمه، ج2، ص310)

18ـ قالَ (ع): لایُجْمَعُ الْمالُ إلاّ بِخَمْسِ خِصالٍ: بِبُخْلٍ شَدیدٍ، وَ امَلٍ طَویلٍ، وَ حِرصٍ غالِبٍ، وَ قَطیعَةِ الرَّحِمِ وَ إیثارِ الدُّنْیا عَلَى الْآخِرَةِ.
ثروت، انباشته نمى‌‎شود مگر با یکى از پنج خصلت: بخیل بودن، آرزوی طولانی داشتن، حریص بر دنیا بودن، قطع صله رحم کردن، آخرت را فداى دنیا کردن. (وسائل الشیعه، ج21، ص561)

19ـ قالَ (ع): لَوْ انَّ النّاسَ قَصَّرَوا فِى الطَّعامِ، لاَسْتَقامَتْ ابْدانُهُمْ.
چنانچه مردم خوراک خویش را کم کنند و پرخورى نکنند، بدنهاى آنها دچار امراض مختلف نمى‌‎شود. (بحار الانوار، ج59، ص142)

20ـ  قالَ (ع): مَنْ خَرَجَ فى حاجَةٍ وَ مَسَحَ وَجْهَهُ بِماءِ الْوَرْدِ لَمْ یَرْهَقْ وَجْهُهُ قَتَرٌ وَلا ذِلَّةٌ...
هرکس هنگام خروج از منزل براى حوایج زندگى خود، صورت خویش را با گلاب خوشبو و معطّر کند، دچار ذلت و خوارى نخواهد شد. (وسائل‎الشیعه، ج12، ص120)

21ـ قالَ (ع): إنَّ فِى الْهِنْدِباءِ شِفاءٌ مِنْ الْفِ داءٍ، ما مِنْ داءٍ فى جَوْفِ الاْنْسانِ إلاّ قَمَعهُ الْهِنْدِباءُ.
گیاه کاسنى، شفاى هزار نوع درد و مرض است، کاسنى هر نوع مرضى را در درون انسان ریشه‎کن مى‎کند. (وسائل‎الشیعه، ج25، ص183)

22ـ قالَ (ع): السَّخیُّ یَاکُلُ طَعامَ النّاسِ لِیَاکُلُوا مِنْ طَعامِهِ و َالْبَخیلُ لایَاکُلُ طَعامَ النّاسِ لِکَیْلا یَاکُلُوا مِنْ طَعامِهِ.
افراد سخاوتمند از خوراک دیگران استفاده مى‎کنند تا دیگران هم از امکانات ایشان بهره گیرند و استفاده کنند؛ اما افراد بخیل از غذاى دیگران نمى‌‎خورند تا آنها هم از غذاى ایشان نخورند. (الکافی، ج4، ص41)

23ـ  قالَ (ع): شیعَتُنا المُسَّلِمُونَ لاِمْرِنا، الْآخِذُونَ بِقَوْلِنا، الْمُخالِفُونَ لاِ عْدائِنا، فَمَنْ لَمْ یَکُنْ کَذلِکَ فَلَیْسَ مِنّا.
شیعیان ما کسانى هستند که تسلیم امر و نهى ما باشند، گفتار ما را سرلوحه زندگى در عمل و گفتار خود قرار دهند، مخالف دشمنان ما باشند و هر که چنین نباشد از ما نیست. (وسائل‎‎الشیعه، ج27، ص117)

ذکر مصائب اهل‎بیت (ع) و احیای دل

24ـ قالَ (ع): مَنْ تَذَکَّرَ مُصابَنا، فَبَکى وَ ابْکى لَمْ تَبْکِ عَیْنُهُ یَوْمَ تَبْکِى الْعُیُونُ، وَ مَنْ جَلَسَ مَجْلِسا یُحْیى فیهِ امْرُنا لَمْ یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ.
هر که مصائب ما اهل‌‎بیت عصمت و طهارت را یادآور شود و گریه کند یا دیگرى را بگریاند، روزى که همه گریان باشند، او نخواهد گریست و هر که در مجلسى بنشیند که علوم و فضائل ما گفته شود، همیشه زنده دل خواهد بود. (عیون اخبارالرضا، ج1، ص294)

25ـ قالَ (ع): الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ یَعْدِلُ سَبْعینَ حَسَنَةٍ وَالْمُذیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخْذُولٌ وَالْمُسْتَتِرُ بِالسَّیِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ.
انجام دادن حسنه و کار نیک به صورت مخفى، معادل 70 حسنه است و آشکار ساختن گناه و خطا موجب خوارى و پستى مى‌‎شود و پوشاندن و آشکار نکردن خطا و گناه موجب آمرزش آن خواهد بود. (الکافی، ج2، ص428)

26ـ انَّهُ سُئِلَ مَا الْعَقْلُ؟ فَقالَ (ع): التَّجَرُّعُ لِلْغُصَّةِ وَ مُداهَنَةُ الاْعْداءِ، وَ مُداراةُ الاْصْدِقاءِ.
از امام رضا (ع) سؤال شد عقل و هوشیارى چگونه است؟ حضرت در جواب فرمودند: تحمل مشکلات و ناملایمات، زیرک بودن و حرکات دشمن را زیر نظر داشتن، مدارا کردن با دوستان است - که اختلاف نظرها سبب فتنه و آشوب نشود ـ . (المحاسن، ج1، ص195)

27ـ قالَ (ع): ما بَعَثَ اللّهُ نَبیّا إلاّ بِتَحْریمِ الْخَمْرِ وَ انْ یُقِرَّ بِانَّ اللّهَ یَفْعَلُ مایَشاءُ.
خداوند هیچ پیغمبرى را نفرستاده مگر آن که در شریعت او شراب و مسکرات حرام بوده است، همچنین هر یک از پیامبران معتقد بودند که خداوند هر آنچه را اراده کند انجام مى‌‎دهد. (هدایة‎الأمه الی احکام‎الائمه، ج8، ص226)

28ـ قالَ (ع): لا تَتْرُکُوا الطّیبَ فى کُلِّ یَوْمٍ، فَإنْ لَمْ تَقْدِرُوا فَیَوْمٌ وَ یَوْمٌ، فَإنْ لَمْ تَقْدِرُوا فَفى کُلِّ جُمْعَةٍ.
سعى کنید هر روز، از عطر استفاده کنید و اگر نتوانستید یک روز در میان و اگر نتوانستید، پس هر جمعه خود را معطر و خوشبو کنید،(با رعایت شرائط زمان و مکان). (مستدرک‎الوسائل و مستنبط‎المسائل، ج6، ص49)

هرگاه مسئولان حکومت دروغ بگویند، باران نمى‌‎بارد

29ـ قالَ (ع): إذا کَذِبَ الْوُلاةُ حُبِسَ الْمَطَرُ وَ إذا جارَالسُّلْطانُ هانَتِ الدَّوْلَةِ، وَ إذا حُبِسَتِ الزَّکاةُ ماتَتِ الْمَواشى .
هرگاه والیان و مسئولان حکومت دروغ گویند باران نمى‌‎بارد و اگر رئیس حکومت، ظلم و ستم کند، پایه‌‎هاى حکومتش سست و ضعیف مى‌‎شود و چنانچه مردم زکات و خمس مالشان را نپردازند، چهارپایان مى‌‎میرند. (الأمالی مفید، ص310)

30ـ قالَ (ع): الْمَلائِکَةُ تُقَسِّمُ ارْزاقَ بَنى آدَمِ ما بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إلى طُلُوعِ الشَّمْسِ، فَمَنْ نامَ فیما بَیْنَهُما نامَ عَنْ رِزْقِهِ.
ملائکه الهى بین طلوع سپیده صبح تا طلوع خورشید ارزاق انسانها را سهمیه‌‎بندى مى‎کنند، هرکس در این زمان بخوابد، غافل و محروم خواهد شد. (من لا یحضره‎الفقیه، ج1، ص504)

31ـ قالَ (ع): مَنْ فَرَّجَ عَنْ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اللّهُ قَلْبَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ.
هرکس مشکلى از مؤمنى را بر طرف کند و او را خوشحال کند، خداوند او را در روز قیامت خوشحال و راضى مى‌‎کند. (الکافی، ج2، ص200)

32ـ قالَ (ع): إنّا لَنَعْرِفُ الرَّجُلَ إذا رَایْناهُ بِحَقیقَةِ الایمانِ وَ بِحَقیقَةِ النِّفاقِ...
همانا ما اهل‌‎بیت عصمت و طهارت چنانچه شخصى را بنگریم، ایمان و اعتقاد او را مى‌‎شناسیم که اعتقادات درونى و افکار او چگونه است.  (بحار‎الانوار، ج23، ص313)

33ـ قالَ (ع): إلاّ انْ یَکُونَ فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ: سُنَّةٌ مِنَ اللّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبیِّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلیّهِ، امَّا السَّنَّةُ مِنَ اللّهِ فَکِتْمانُ السِّرِّ، امَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِیِّهِ مُداراةُ النّاسِ، اَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلیِّهِ فَالصَّبْرُ عَلَى النائِبَةِ.
مؤمن، حقیقت ایمان را درک نمى‎کند مگر آن که سه خصلت را دارا باشد: خصلتى از خداوند که کتمان اسرار افراد باشد، خصلتى از پیغمبر اسلام (ص) که مدارا کردن با مردم باشد و خصلتى از ولىّ خدا که صبر و شکیبایى در مقابل شدائد و سختیها را داشته باشد. (اصـول کـافـى، ج3، ص 339)

34ـ قالَ (ع): إنَّ الصَّمْتَ بابٌ مِنْ ابْوابِ الْحِکْمَةِ، یَکْسِبُ الْمَحَبَّةَ، إنَّهُ دَلیلٌ عَلى کُلِّ خَیْرٍ.
همانا سکوت و خاموشى راهى از راه‎هاى حکمت است، سکوت موجب محبت و علاقه مى‌‎شود، سکوت راهنمایى براى کسب خیرات است. (اصول کافی، ج2، ص113)

35ـ قالَ (ع): مِنَ السُّنَّةِ التَّزْویجُ بِاللَّیْلِ، لاِنَّ اللّهَ جَعَلَ اللَّیْلَ سَکَنا، وَالنِّساءُ إنَّماهُنَّ سَکَنٌ.
بهترین وقت براى تزویج و زناشوئى، شب است که خداوند متعال شب را وسیلۀ آرامش و سکون قرار داده است، همچنین زنان آرام بخش و تسکین دهنده‎اند. (اصول کافی، ج5، ص366)

36ـ قالَ (ع): ما مِنْ عَبْدٍ زارَ قَبْرَ مُؤْمِنٍ، فَقَرَأ عَلَیْهِ (إنّا أنْزَلْناهُ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ) سَبْعَ مَرّاتٍ، إلاّ غَفَرَ اللّهُ لَهُ وَ لِصاحِبِ الْقَبْرِ.
هر بنده‌‎اى از بندگان خداوند بر قبر مؤمنى جهت زیارت حضور یابد و هفت مرتبه سوره مبارکه «إنّا أنزلناه» را بخواند، خداوند متعال گناهان او و صاحب قبر را مورد بخشش و آمرزش قرار مى‌‎دهد. (وسائل‎الشیعه، ج3، ص227)

37ـ قالَ (ع): الاْخُ الاْکْبَرُ بِمَنْزِلَةِ الاْبِ.
برادر بزرگ جانشین و جایگزین پدر خواهد بود. (تهذیب‎الاحکام، ج7، 393)

38ـ قالَ (ع): انَّما تَغْضَبُ للّهِ عَزَّوَجَلَّ، فَلا تَغْضَبْ لَهُ بِاکْثَرَ مِمّا غَضِبَ عَلى نَفْسِهِ.
چنانچه در موردى خواستى غضب و براى خدا برخورد کنی، پس متوجه باش که غضب و خشم خود را در جهت و محدودۀ رضایت و خوشنودى خداوند، اِعمال کنی. (عیون اخبارالرضا، ج1، ص292)

بهترین کارها، کشاورزی است

39ـ قالَ (ع): خَیْرُ الاعْمالِ الْحَرْثُ، تَزْرَعُهُ فَیَاکُلُ مِنْهُ الْبِرُّ وَ الْفاجِرُ، امَّا الْبِرُّ فَما اکَلَ مِنْ شَیْىءٍ إسْتَغْفَرَ لَکَ، وَ امَّا الْفاجِرُ فَما اکَلَ مِنْهُ مِنْ شَیْىءٍ لَعَنَهُ، وَ یَاکُلُ مِنهُ الْبَهائِمُ وَالطَّیْرُ.
بهترین کارها، کشاورزى است، زیرا در نتیجه کشت و تلاش، همه انسانهاى خوب و بد از آن استفاده مى‎کنند. اما استفادۀ خوبان سبب آمرزش گناهان است، اما استفاده افراد فاسد و فاسق موجب لعن ایشان خواهد شد، همچنین تمام پرنده‌‎ها و چرندگان از تلاش و نتیجه کشت بهره‌‎مند خواهند شد. (اصول کافی، ج5، ص260)

40ـ قالَ (ع) : مَنْ تَرَکَ السَّعْیَ فى حَوائِجِهِ یَوْمَ عاشُوراء، قَضَى اللّهُ لَهُ حَوائجَ الدُّنْیا وَ الاَخِرَةِ وَ قَرَّتْ بِنا فِى الْجِنانِ عَیْنُهُ.
هرکس روز عاشوراى امام حسین (ع)، دنبال کسب و کار نرود (و مشغول عزادارى و حزن و اندوه شود)، خداوند متعال خواسته‌‎ها و حوائج دنیا و آخرت او را برآورده مى‎کند و در بهشت چشمش به دیدار ما – اهل‌‎بیت عصمت و طهارت روشن مى‌‎شود. (عیون اخبارالرضا، ج1، ص299)



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس-چهل حدیث-امام رضا (ع)-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : دو شنبه 25 مرداد 1395
زمان : 12:58
شب شعر است به یادش قلمی بردارید ...


 
 
دوست دارم به توّلای تو بنویسم عشق
آه خورشید به پهنای تو بنویسم عشق
دستْ خطم به قشنگی خط و خالت نیست
تا به زیبایی لب های تو بنویسم عشق
دوست دارم که شبی روی فرج نامه ی تان
با همه مردم دنیای تو بنویسم عشق
دَر و دیوار دلم پرُ شده از یا مهدی
چقدر از غم شب های تو بنویسم عشق
ذکر یابن الحسنی گفتم و رفتم سرداب
تا به یاد دلِ تنهای تو بنویسم عشق
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
بهتر این است فقط پای تو بنویسم عشق
 
شب شعر است به یادش قلمی بردارید
جای بیکار نشستن قدَمی بردارید
امام زمان (عج)
 
روی این بومِ پُر از عشق قَلمّو بکشید
چشم و خالی و لب و بینی و اَبرو بکشید
پَر طاووس ندارید اگر فرش گنید
زیر پایش صَفی از بال پَرستو بکشید
انبیاء کوچه ی سرداب ترافیک شده
یار در راه و در این فاصله جارو بکشید
 
می کشم بر رخ عالم خبر آمدنت
چه سحرگاه خوشی شد سَحر آمدنت
 
باز هم دست و دلِ شعر به کار افتاده
باز هم قرعه به نامِ دلِ زار افتاده
سحر نیمۀ شعبان خبری در راه است
شور در گردش این لیل و نهار افتاده
دست و پایم دمِ صبحی به خدا گُم شده است
مـهزیــارِ دل مـن یــادِ قــرار افتاده
جای یک عکس در این لحظۀ شیرین خالی ست
چـشــم نــرگس بـــه تمـاشای بهـار افـتاده
چه کسی باز تُرنجی به زلیخا داده
کـه نفـس هاش دوباره به شمار افتاده
یُوسفی لابُد از این کوچه گذر کرده که باز
ایـن همــه دسـت در این گوشــه کنار افتاده
 
سمت سرداب دویدیم به حاجت برسیم
پسر نــوح شویــم و بــه هـدایت برسیم
 
دسته ای مرغ سحر گریه برایت کردند
لبِ گهواره نشستند و صدایت کردند
دوشِ جبریل نشستی که به معراج روی
دو سه ساعت نشده سر به هـوایت کردند
تربت عشق به کام تو زدند و آن جا
آخــرین منتقمِ خـون خدایـت کردنـد
چشم عیسی که به چشمان قشنگت افتاد
همه ی عرش در آن لحظه دعایت کردند
تاب دوری تو را حضرت جبریل نداشت
پس بـه زور از بغلِ عرش جدایـت کردند
چقَدر بر پدر و مادر تو سخت گذشت
این دقایق که ز آغوش رهایت کردند
 
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی
 
آمــده صاحب آدینه، خدایا شکـرت
رُخش افتاده در آیینه، خدایا شکـرت
شور می زد دلم از آمدن تو، امّا
زود آرام شد این سینه، خدایا شکرت
نقش بسته به لبِ حضرت زهرای بتول
باز هم خنده ی دیرینه، خدایا شکرت
عشق می خواست حکومت بکند در دل ها
جور شد دولت و کابینه، خدایا شکرت
چقدر خونِ جگر خورد دلم تا آمد
زهق الباطلِ هر کینه، خدایا شکرت
عمر قلبم به دعاگویی تان شد سِپری
بسته دستان دلم پینه، خدایا شکرت
 
اسم ما را بنویسید که رجعت بکنیم
قامتِ عشق ببندیم و قیامت بکنیم
یا صاحب الزمان (عج)
 
مـاهیِ قــرمزم و تُنگ بلـورم سرداب
بیقرار توام و سنگ صبورم سرداب
هر شبی سیّدِ طاووس شدم از عشقت
چقدر خیس شد از اشکِ حضورم سرداب
بس که با عهد و وفا چله نشینی کردم
زخم برداشته، پهلوی غرورم سرداب
دلم از این همه دنیای پر آشوب گرفت
چـقدر منتظرِ صبح ظـهورم سرداب
اَینَ اَقمار مُنیره بـه لبم گُل کــرده
باز هم ندبه شد و من پُرِ شورم سرداب
عرق شرم از این درد که حتی یک بار
به رَه عشق نیفتاده عبورم سرداب
 
چقدر ریسه کشیدیم در این شهر شلوغ
انتظار دلمان حیف دروغ است دروغ




:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس - امام زمان -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : شنبه 1 خرداد 1395
زمان : 9:16
خشم


افسران - انتخاب دوست


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس - حدیث -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : شنبه 1 خرداد 1395
زمان : 9:15
دعا کردن


 

افسران - دعا برای همه کارها



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس - حدیث -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : شنبه 1 خرداد 1395
زمان : 9:14
زن و شوهر


افسران - توان مرد


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس - حدیث -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : شنبه 1 خرداد 1395
زمان : 9:13
آبروی مومن


افسران - آبــروی مـــومن..



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس -حدیث -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : شنبه 1 خرداد 1395
زمان : 9:11
طول عمر


 
افسران - طول عمر...


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس - حدیث -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : شنبه 1 خرداد 1395
زمان : 9:9
آقا سیدعلی اینقدر طلب مرگ نکن!فرج نزدیک است...


عشق وقتی زیباست که سید علی باشد

حجت الاسلام دانشمند : اگر من از مظلومیـت رهبر بگـویم شـاید دلتان خـون بشـود ، خیلی مظلـومند ایشان .

این موضوع را من با یک واسطه می گویم . با یکی از محافظ های آقا در حرم امام رضا روبروی ضریح ، دو به دو با هم بودیم . گفتم از آقا چه خبر ؟  میگفت ما روزهای دوشنبه ، ( این را میگفت و گریه میکرد ) می رویم سرکشی میکنیم به خانواده شهدا . آقا می فرمودند به خانواده شهدا نگویید که ما می آییم که به زحمت نیافتند .

یک ربع قبل آقا در ماشین هستند ما درب میزنیم و میگـوییم آقا می خواهنـد تشـریف بیاورنـد منـزل و یک سـلام و علیکی با مادر و پدر شهید نمایند .

یکبار رفتیم درب خـانه دو شهـید ، من خـودم رفتـم دیدم درب باز اسـت و آب و جارو کـرده اند . درب زدم ، مادر شهید آمدند دم درب و گفتند : آقا کو ؟

گفتم : کدام آقا ؟

گفت : مقام معظم رهبری کجاست ؟

گفتم : شما از کجا می دانید ؟

شروع کرد به گریه کردن ، گفت دیشب خواب بچـه هام را دیدم ، بچه ها آمدنـد گفتند خوش بحالت ، فردا سیـد علی می خواهد بیـاید خانه تان .

به اینجا که رسید ، مقام معظم رهبری هم رسیدند به درب خانه .



بعد مادر شهید گفت من خواب دیدم که امام هم تشریف آوردند و گفتند فردا آقا سید علی آقا می خواهند بیایند ، ما هم تبریک می گوییم . و یک مطلبی هم امام فرمودند و پیغام دادند که من به شما بگویم .

مقام معظم رهبری فرمودند چه پیغامی ؟

مادر شهید گفتند : امام فرمودنـد سلام ما را به آقا سیـد علی آقـا برسانید و به ایشان بگویید اینقدر از خدا طلب مرگ نکن ! فرج نزدیک است ان شاءالله .

آقا خیلی گریه کـرد .

حجت الاسلام دانشمند : مظلوم است آقا. یک کاری نکنیم که اگر گره ای نمی توانیم باز کنیم ، لااقل گـره بر گـره نیاندازیم .این واقعـاً ظلم اسـت ، خدا نمی بخشـد.

در این دنیا مرکز شیعه فقط ایران است . افغانستان ، پاکستان ، مصر ، عربستان و عراق را ببینید . در ممالک اسلامی کجا شیعه همه کاره است ، ایران مرکز شیعه است ، دل امام زمان به شما بسته شده و امید امام به شماست .

خدایا رهبر مظلوم و با کرامت انقلاب را بحق امام زمان محـافظت بفـرمـا



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، اجتماعی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس-آقا -سیدعلی - طلب مرگ-فرج -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : سه شنبه 8 دی 1394
زمان : 23:20
یه نصیحت....


 

آقا مرا یک نصیحتی بفرمایید.
 
آقا فرمودند : شغلت چیست؟
 
گفت : نجار هستم.
 
آقا فرمودند :
 
 یک در بساز بگذار جلوی قلبت و هیچ کس را جز خدا راه نده

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، اجتماعی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- نصیحت-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : سه شنبه 8 دی 1394
زمان : 23:19
خدامی بیند...


 

کتابی درزمینه اخلاق معرفی کنید 
 
فرمودند:
 
لازم نیست یک کتاب باشد یک کلمه کافیست که بدانی
 
 
"خدا می بیند"

 

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، اجتماعی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس-خدا-می بیند-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : سه شنبه 8 دی 1394
زمان : 23:18
...کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟ ..


 

سلام.

سلام ای غایب بی نشان !

ای بهانه ی تمام گریه هایم ! ای آقای ندیده ام!

امشب دلم دوباره بیقراری می کند,

ستاره می شمارد و سراغت را از ماه می گیرد,

 اما گل های باغچه که بیقراری دلم را می بینند

 به جای ماه جواب می دهند:

« ما عمریست هر بهار به امید آمدنش خود آرایی و

عطر افشانی می کنیم

ولی با آمدن پاییز عمر ما به سر می آید و او نمی آید.»

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، اجتماعی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- سرا- چشم-قصد -ظهور -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : سه شنبه 8 دی 1394
زمان : 23:16
بازتاب‌ نامه‌ رهبری در رسانه‌های جهان
| ادامه مطلب...

فوران احساس ضدآمریکایی در پیام رهبر انقلاب/ «خشونت خاموش» یکی از پُربازنشرترین جملات نامه

نامه دوم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به جوانان غربی، پس از حوادث اخیر تروریستی پاریس، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های جهان داشت.

خبرگزاری فارس: فوران احساس ضدآمریکایی در پیام رهبر انقلاب/ «خشونت خاموش» یکی از پُربازنشرترین جملات نامه
 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- بازتاب‌ نامه‌ رهبری -رسانه‌های جهان-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : سه شنبه 10 آذر 1394
زمان : 20:41
رهبر معظم انقلاب اسلامی در جلسه درس خارج فقه:


 
 
راهپیمایی عظیم اربعین ترکیب «ایمان و عشق» و از شعائر الهی است/ آرزو می‌کنیم ای کاش همراه زائران اربعین بودیم/ توصیه به رعایت ضوابط و مقررات توسط زائران (۱۳۹۴/۰۹/۰۹ - ۰۸:۵۳)
حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در جلسه درس خارج فقه، پدیده بی‌نظیر و حرکت عظیم و پر معنای راهپیمایی اربعین حسینی علیه‌السلام را حسنه‌ای ماندگار خواندند و گفتند: ترکیب «عشق و ایمان» و «عقل و عاطفه» از ویژگی‌های منحصر به‌فرد مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام است و حرکت عاشقانه و مؤمنانه مردم از کشورهای مختلف جهان در این پدیده بی‌سابقه، بدون تردید از جمله شعائر الهی است.
حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به بزرگواری و محبت مردم عراق در پذیرایی از زائران اربعین، به کسانی که توفیق حضور در این حرکت پر معنا و پر مغز را پیدا کرده‌اند توصیه کردند این فرصت را مغتنم بشمارند و افزودند: ما نیز از دور به حال زائران اربعین غبطه می‌خوریم و آرزو می‌کنیم ای کاش همراه شما بودیم.
رهبر انقلاب، فرصت ارتباط معنوی و عاشقانه با خاندان پیامبر اکرم(ص) و زیارت این عناصر ممتاز، برجسته، نورانی و ملکوتی را از امتیازات تفکر شیعی در میان فرق اسلامی دانستند و گفتند: حرکت عظیم مردم از ایران و سایر کشورهای جهان برای حضور در راهپیمایی اربعین، جلوه‌ای از ویژگیهای برجسته مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام است که در آن، هم «ایمان، اعتقاد قلبی و باورهای راستین» موج می‌زند هم «عشق و محبت».
ایشان همچنین زائران اربعین را به رعایت ضوابط و مقررات توصیه و تأکید کردند: دولت در خصوص خروج از کشور مقرراتی معین کرده که حتماً باید مراعات شود و حرکت خارج از این ضوابط مطلوب نیست.


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، اجتماعی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس-رهبر معظم انقلاب اسلامی-جلسه درس خارج فقه-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : سه شنبه 10 آذر 1394
زمان : 20:40
رهبر معظم انقلاب در دومین نامه به جوانان در کشورهای غربی:


 
 
بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید (۱۳۹۴/۰۹/۰۸ - ۱۷:۳۳)
حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در نامه‌ای به عموم جوانان کشورهای غربی، حوادث تلخ تروریستی فرانسه را زمینه‌ای برای همفکری خواندند و با بر شمردن نمونه‌های دردناکی از «آثار تروریسم مورد حمایت برخی قدرتهای بزرگ در دنیای اسلام، پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل و لشکرکشی‌های خسارت‌آفرین سالهای اخیر به دنیای اسلام»، خطاب به جوانان خاطرنشان کردند: من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید.


متن نامه رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

به عموم جوانان در کشورهای غربی‌
حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت. برای من تأسّف‌بار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد، امّا واقعیّت این است که اگر مسائل دردناک، زمینه‌ای برای چاره‌اندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد. رنج هر انسانی در هر نقطه از جهان، به‌خودی‌خود برای همنوعان اندوه‌بار است. منظره‌ی کودکی که در برابر دیدگان عزیزانش جان میدهد، مادری که شادی خانواده‌اش به عزا مبدّل میشود، شوهری که پیکر بی‌جان همسرش را شتابان به سویی میبرد، و یا تماشاگری که نمیداند تا لحظاتی دیگر آخرین پرده‌ی نمایش زندگی را خواهد دید، مناظری نیست که عواطف و احساسات انسانی را برنینگیزد. هرکس که از محبّت و انسانیّت بهره‌ای برده باشد، از دیدن این صحنه‌ها متأثّر و متألّم میشود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه. قطعاً یک‌ونیم میلیارد مسلمان همین احساس را دارند و از عاملان و مسبّبان این فجایع، منزجر و بیزارند. امّا مسئله این است که رنجهای امروز اگر مایه‌ی ساختن فردایی بهتر و ایمن‌تر نشود، فقط به خاطره‌هایی تلخ و بی‌ثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوانهایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راه‌هایی نو برای ساخت آینده بیابید و سدّ بیراهه‌هایی شوید که غرب را به نقطه‌ی کنونی رسانده است.

درست است که امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است، امّا لازم است بدانید که ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه، و افغانستان طیّ سالهای متمادی تحمّل کرده‌اند دو تفاوت عمده دارد؛ نخست اینکه دنیای اسلام در ابعادی بمراتب وسیع‌تر، در حجمی انبوه‌تر و به مدّت بسیار طولانی‌تر قربانی وحشت‌افکنی و خشونت بوده است؛ و دوّم اینکه متأسّفانه این خشونتها همواره از طرف برخی از قدرتهای بزرگ به شیوه‌های گوناگون و به شکل مؤثّر حمایت شده است. امروز کمتر کسی از نقش ایالات متّحده‌ی آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنباله‌های شوم آنان بی‌اطّلاع است. در کنار این پشتیبانی مستقیم، حامیان آشکار و شناخته‌شده‌ی تروریسم تکفیری، علی‌رغم داشتن عقب‌مانده‌ترین نظامهای سیاسی، همواره در ردیف متّحدان غرب جای گرفته‌اند، و این در حالی است که پیشروترین و روشن‌ترین اندیشه‌های برخاسته از مردم‌سالاری‌های پویا در منطقه، بی‌رحمانه مورد سرکوب قرار گرفته است. برخورد دوگانه‌ی غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام، نمونه‌ی گویایی از تضاد در سیاستهای غربی است.

چهره‌ی دیگر این تضاد، در پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل دیده میشود. مردم ستمدیده‌ی فلسطین بیش از شصت سال است که بدترین نوع تروریسم را تجربه میکنند. اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانه‌های خود پناه میگیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیّت پرهیز میکنند، یک خانواده‌ی فلسطینی ده‌ها سال است که حتّی در خانه‌ی خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. امروزه چه نوع خشونتی را میتوان از نظر شدّت قساوت با شهرک‌سازی‌های رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟ این رژیم بدون اینکه هرگز به‌طور جدّی و مؤثّر مورد سرزنش متّحدان پرنفوذ خود و یا لااقل نهادهای بظاهر مستقلّ بین‌المللی قرار گیرد، هر روز خانه‌ی فلسطینیان را ویران و باغها و مزارعشان را نابود میکند، بی‌آنکه حتّی فرصت انتقال اسباب زندگی یا مجال جمع‌آوری محصول کشاورزی را به آنان بدهد؛ و همه‌ی اینها اغلب در برابر دیدگان وحشت‌زده و چشمان اشک‌بار زنان و کودکانی روی میدهد که شاهد ضرب و جرح اعضای خانواده‌ی خود و در مواردی انتقال آنها به شکنجه‌گاه‌های مخوفند. آیا در دنیای امروز، قساوت دیگری را در این حجم و ابعاد و با این تداوم زمانی می‌شناسید‌؟ به گلوله بستن بانویی در وسط خیابان فقط به جرم اعتراض به سربازِ تا دندان مسلّح، اگر تروریسم نیست پس چیست؟ این بربریّت چون توسّط نیروی نظامی یک دولت اشغالگر انجام میشود، نباید افراطی‌گری خوانده شود؟ یا شاید این تصاویر فقط به این علّت که شصت سال مکرّراً از صفحه‌ی تلویزیون‌ها دیده شده، دیگر نباید وجدان ما را تحریک کند.

لشکرکشی‌های سالهای اخیر به دنیای اسلام که خود قربانیان بی‌شماری داشت، نمونه‌ای دیگر از منطق متناقض غرب است. کشورهای مورد تهاجم، علاوه بر خسارتهای انسانی، زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی خود را از دست داده‌اند، حرکت آنها به سوی رشد و توسعه به توقّف یا کندی گراییده، و در مواردی ده‌ها سال به عقب برگشته‌اند؛ با وجود این، گستاخانه از آنان خواسته میشود که خود را ستمدیده ندانند. چگونه میتوان کشوری را به ویرانه تبدیل کرد و شهر و روستایش را به خاکستر نشاند، سپس به آنها گفت که لطفاً خود را ستمدیده ندانید! به جای دعوت به نفهمیدن و یا از یاد بردن فاجعه‌ها، آیا عذرخواهیِ صادقانه بهتر نیست؟ رنجی که در این سالها دنیای اسلام از دورویی و چهره‌آرایی مهاجمان کشیده است، کمتر از خسارتهای مادّی نیست.

جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیّت آلوده به تزویر را تغییر دهید؛ ذهنیّتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است. به نظر من نخستین مرحله در ایجاد امنیّت و آرامش، اصلاح این اندیشه‌ی خشونت‌زا است. تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلّط باشد، و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود، و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جستجو کرد.

متأسّفانه این ریشه‌ها طیّ سالیان متمادی، بتدریج در اعماق سیاستهای فرهنگی غرب نیز رسوخ کرده و یک هجوم نرم و خاموش را سامان داده است. بسیاری از کشورهای دنیا به فرهنگ بومی و ملّی خود افتخار میکنند، فرهنگهایی که در عین بالندگی و زایش، صدها سال جوامع بشری را بخوبی تغذیه کرده است؛ دنیای اسلام نیز از این امر مستثنا نبوده است. امّا در دوره‌ی معاصر، جهان غرب با بهره‌گیری از ابزارهای پیشرفته، بر شبیه‌سازی و همانندسازی فرهنگی جهان پافشاری میکند. من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیان‌بار تلقّی میکنم. تحقیر فرهنگهای غنی و اهانت به محترم‌ترین بخشهای آنها در حالی صورت میگیردکه فرهنگ جایگزین، به‌هیچ‌وجه از ظرفیّت جانشینی برخوردار نیست. به طور مثال، دو عنصر «پرخاشگری» و «بی‌بندوباری اخلاقی» که متأسّفانه به مؤلّفه‌های اصلی فرهنگ غربی تبدیل شده است، مقبولیّت و جایگاه آن را حتّی در خاستگاهش تنزّل داده است. اینک سؤال این است که اگر ما یک فرهنگ ستیزه‌جو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟ اگر مانع سیل ویرانگری شویم که در قالب انواع محصولات شبه هنری به سوی جوانان ما روانه میشود، مقصّریم؟ من اهمّیّت و ارزش پیوندهای فرهنگی را انکار نمیکنم. این پیوندها هر گاه در شرایط طبیعی و با احترام به جامعه‌ی پذیرا صورت گرفته، رشد و بالندگی و غنا را به ارمغان آورده است. در مقابل، پیوندهای ناهمگون و تحمیلی، ناموفّق و خسارت‌بار بوده است. با کمال تأسّف باید بگویم که گروه‌های فرومایه‌ای مثل داعش، زاییده‌ی این‌گونه وصلتهای ناموفّق با فرهنگهای وارداتی است. اگر مشکل واقعاً عقیدتی بود، میبایست پیش از عصر استعمار نیز نظیر این پدیده‌ها در جهان اسلام مشاهده میشد، درحالی‌که تاریخ، خلاف آن را گواهی میدهد. مستندات مسلّم تاریخی بروشنی نشان میدهد که چگونه تلاقی استعمار با یک تفکّر افراطی و مطرود، آن‌هم در دل یک قبیله‌ی بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت. وگرنه چگونه ممکن است از یکی از اخلاقی‌ترین و انسانی‌ترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادینِ خود، گرفتن جان یک انسان را به مثابه‌ی کشتن همه‌ی بشریّت میداند، زباله‌ای مثل داعش بیرون بیاید؟

از طرف دیگر باید پرسید چرا کسانی که در اروپا متولّد شده‌اند و در همان محیط، پرورش فکری و روحی یافته‌اند، جذب این نوع گروه‌ها میشوند؟ آیا میتوان باور کرد که افراد با یکی دو سفر به مناطق جنگی، ناگهان آن‌قدر افراطی شوند که هم‌وطنان خود را گلوله‌باران کنند؟ قطعاً نباید تأثیر یک عمر تغذیه‌ی فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولّد خشونت را فراموش کرد. باید در این زمینه تحلیلی جامع داشت، تحلیلی که آلودگی‌های پیدا و پنهان جامعه را بیابد. شاید نفرت عمیقی که طیّ سالهای شکوفایی صنعتی و اقتصادی، در اثر نابرابری‌ها و احیاناً تبعیض‌های قانونی و ساختاری در دل اقشاری از جوامع غربی کاشته شده، عقده‌هایی را ایجاد کرده که هر از چندی بیمارگونه به این صورت گشوده میشود.

به‌هرحال این شما هستید که باید لایه‌های ظاهری جامعه‌ی خود را بشکافید، گره‌ها و کینه‌ها را بیابید و بزدایید. شکافها را به جای تعمیق، باید ترمیم کرد. اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم، واکنشهای عجولانه‌‌ای است که گسست‌های موجود را افزایش دهد. هر حرکت هیجانی و شتاب‌زده که جامعه‌ی مسلمان ساکن اروپا و آمریکا را که متشکّل از میلیون‌ها انسان فعّال و مسئولیّت‌پذیر است، در انزوا یا هراس و اضطراب قرار دهد و بیش از گذشته آنان را از حقوق اصلی‌شان محروم سازد و از صحنه‌ی اجتماع کنار گذارَد، نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه فاصله‌ها را عمق، و کدورتها را وسعت خواهد داد. تدابیر سطحی و واکنشی ــ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ــ جز اینکه با افزایش قطب‌بندی‌های موجود، راه را بر بحرانهای آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت. طبق اخبار رسیده، در برخی از کشورهای اروپایی مقرّراتی وضع شده است که شهروندان را به جاسوسی علیه مسلمانان وامیدارد؛ این رفتارها ظالمانه است و همه میدانیم که ظلم، خواه‌ناخواه خاصیّت برگشت‌پذیری دارد. وانگهی مسلمانان، شایسته‌ی این ناسپاسی‌ها نیستند. دنیای باختر قرنها است که مسلمانان را بخوبی می‌شناسد؛ هم آن روز که غربیان در خاک اسلام میهمان شدند و به ثروت صاحبخانه چشم دوختند، و هم روز دیگر که میزبان بودند و از کار و فکر مسلمانان بهره جستند، اغلب جز مهربانی و شکیبایی ندیدند. بنابراین من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید. در این صورت، در آینده‌ای نه‌چندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالوده‌ای استوار کرده‌اید، سایه‌ی اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش میگستراند، گرمای امنیّت و آرامش را به آنان هدیه میدهد، و فروغ امید به آینده‌ای روشن را بر صفحه‌ی گیتی میتاباند.

سیّدعلی خامنه‌ای
۸ آذر 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، اجتماعی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- رهبر معظم انقلاب - دومین نامه -جوانان - کشورهای غربی-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : سه شنبه 10 آذر 1394
زمان : 20:35
حسرت کرب و بلایت می‌کشد آخر مرا ...
| ادامه مطلب...

 

هر که باشد در دلش حال و هوایت بیشتر

گریه خواهد کرد بین روضه‌هایت بیشتر 

 

گرچه عمری سائل لطف و مرامت مانده‌ام

 

می‌شوم شب‌های جمعه من گدایت بیشتر 

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- حسرت -کرب و بلایت -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : شنبه 23 آبان 1394
زمان : 7:49
حسرت کرب و بلایت می‌کشد آخر مرا ...
| ادامه مطلب...

هر که باشد در دلش حال و هوایت بیشتر

گریه خواهد کرد بین روضه‌هایت بیشتر 

 

گرچه عمری سائل لطف و مرامت مانده‌ام

 

می‌شوم شب‌های جمعه من گدایت بیشتر 

 

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- حسرت- کرب و بلایت -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : شنبه 23 آبان 1394
زمان : 7:43
اربعین حسینی


::.. السلام علیک ..::

 

  





:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- امام حسین, عکس, اربعین-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : شنبه 23 آبان 1394
زمان : 7:47
فضیلت صلوات


 
http://www.shiaupload.ir/images/46510067054049682094.jpg

 

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- فضیلت- صلوات-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : شنبه 23 آبان 1394
زمان : 7:46
چرا مرگ بر آمریکا


 
افسران - جنگ جهانی خاموش و لزوم ادامه مرگ بر امریکا


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، اجتماعی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- مرگ -آمریکا-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : شنبه 23 آبان 1394
زمان : 7:43
شهید کربلایی


 
پدر شهیدغلام رضا زمانیان نقل می کرد که :قبل از عملیات بدر غلامرضا جلو من ومادرش بدنش
رابرهنه کرد وگفت :نگاه کنید!دیگر این جسم را نخواهید دید.همان طور شد ودر عملیات بدر
مفقود گردید. پدر شهید اضافه کرد:دوازده سال در انتظار بودم وباهر زنگ درب منزل می دویدم
تااگر اوبرگشته باشد اولین کسی باشم که اورا می بینم .تااینکه یک روزخبر بازگشت اورادادند.
فقط یک جمجمه از شهید برگشته بودکه مادرش از طریق دندان فرزند را شناخت .
در نزد ما رسم است بعد ازدفن، سه روز قبر به صورت خاکی باشد مردم در تشیع جنازه اوباشکوه
 شرکت کردند.
 
 
 
 
شبی در خواب دیدم که چند اسب سوار آمدند و شروع به حفر قبر کردند گفتم:چه کار می کنید؟
گفتند:مامور هستیم اور ا به کربلا ببریم.
گفتم: من دوازده سال منتظر بودم چرا اور ا آوردید؟
گفتند:ماموریت داریم ویک فرد نورانی رانشان من دادند. عرض کردم: آقا! این فرزند من است.
فرمود:باید به کربلا برود. اورا آوردیم تا تو آرام بگیری و بعد او را ببریم.
پدر شهید از خواب بیدار می شود باهماهنگی واجازه نبش قبر صورت می گیرد می بینند :
خبری ازجمجمه شهید نیست وشهید به کربلا منتقل شده است!!!
 
راوی:پدر شهید غلام رضا زمانیان
منبع:به نقل از سایت افلاکیان


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، اجتماعی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس-شهید کربلایی-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : چهار شنبه 20 آبان 1394
زمان : 21:54
لذت


http://www.shiaupload.ir/images/15367309523210535550.jpg


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس-لذت-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : چهار شنبه 20 آبان 1394
زمان : 21:51
چهار اتفاق مهمی که در مکه افتاده است ؟


 

آدم (ع) یا ابراهیم (ع)؟

ابتدا باید از بنای ساختمان آغاز کرد. گرچه گفته معروف این است که ابراهیم (ع) معمار کعبه بوده اما در برخی روایات آمده​ حضرت آدم (ع) خانه کعبه را ساخته است. بنابر این روایات آغاز مراسم حج نیز به دوره حضرت آدم باز می‌گردد و نامگذاری برخی مناطق اطراف کعبه به نام‌های مربوط به دوران حضرت آدم چنین موضوعی را تائید می‌کند.

با فرض پذیرش این روایات باید گفت این خانه تا مدتی مورد توجه نبوده و با تجدید بنا از سوی حضرت ابراهیم (ع) مورد توجه جهانیان قرار گرفته است. این موضوع با آیات قرآن تناقض ندارد.

اولین تجدید بنای تاریخی

در روایات آمده ​مشکل حضرت ابراهیم با ساره، همسرش​ بر سر ازدواج با هاجر و تولد حضرت اسماعیل (ع)‌ باعث شد آنان همراه حضرت ابراهیم به منطقه حجاز بیایند.

موضوع آب پیدا کردن برای اسماعیل (ع) و دویدن هاجر هم که مشهور است و بعدها پایه عمل عبادی سعی صفا و مروه شده در همین سفر جای دارد. ظاهرا حضرت ابراهیم (ع) بعد از مدتی که به حجاز باز می‌گردد همراه پسر خود به بازسازی کعبه اقدام می‌کنند. دو بنای حجر اسماعیل و مقام ابراهیم در حیاط کعبه یادگار این دوران است.

جنگ ابابیل و ابرهه

می‌دانیم ​ در موارد متعددی به دلایلی چون بلایای طبیعی بویژه سیل و نیز حملات نظامی این خانه تخریب شده یا در معرض تخریب قرار داشته است.

یکی از قدیمی‌ترین این موارد داستان حمله​ سپاه ابرهه به مکه برای تخریب این خانه است. ظاهرا او برای جلب توجه مردم به سمت کلیسای خود یا برای برخی انتقامجویی‌های دینی قصد تخریب کعبه با فیل‌های خود را داشته است که از سوی پرنده‌های ریز نقشی به نام ابابیل مورد حمله قرار می‌گیرد و شکست او به عنوان یکی از مظاهر خدا در تاریخ و نیز در قرآن ثبت می‌شود.

شکستن بت‌ها​ و اذان بلال

فتح مکه در سال 8 بعد از هجرت یکی دیگر از وقایع تاریخی است که در خانه کعبه رخ داده است. بعد از این‌که سپاه اسلام توانست بدون خونریزی مکه را فتح کند، بلال، برده سابق مکیان و موذن امروز اسلام بر بام کعبه رفت و اذان گفت. از سوی دیگر پیامبر اکرم(ص) به همراه حضرت علی (ع) به درون کعبه رفتند و بت‌هایی را که مشرکان در درون خانه گذارده بودند، ویران کردند.چنین حادثه‌ای در کنار عفو عمومی که برای همه مشرکان حتی ابوسفیان سرکرده آنها صادر شد به عنوان نمادهایی از فتح مکه در خاطر تاریخ باقی مانده است.

وقتی کعبه را آتش زدند

حجاج بن یوسف، کسی که کمتر کسی در تاریخ اسلام از نظر جنایت به گرد پای او می‌رسد، در سال 73 هجری به مکه حمله کرد، کعبه را آتش زد و عبدالله بن زبیر را هم به دار آویخت. این حمله یکی از تبعات حمله پیشین یزید بود و به فرمان خلیفه وقت یعنی عبدالملک مروان انجام شد. ظاهرا حجاج بعد از تصرف مکه، تغییراتی را که زبیر در ساختمان کعبه انجام داده بود هم تغییر دادند. زبیر بخشی از حجر اسماعیل را به درون کعبه برده و در دیگری هم برای این بنا قرار داده بود.

ولادت علی (ع)

ولادت امام اول شیعیان معجزه‌ای است که در کعبه رخ داده است. زمانی که فاطمه بنت اسد، مادر حضرت علی (ع) از درد زایمان به خود می‌پیچد، به خانه کعبه پناه می‌برد. مردم ناگهان می‌بینند دیوار کعبه شکاف برداشته و ندایی فاطمه را به درون کعبه فرا می‌خواند. ظاهرا بعد از سه روز فاطمه بنت اسد همراه فرزند خود از درون همان شکاف به بیرون می‌آیند. این حادثه به عنوان یکی از فضایل حضرت علی (ع) در تاریخ ثبت شده است. ظاهرا اثر شکاف همچنان بر دیواره کعبه وجود دارد.

حجرالاسود را به شهر خودمان می‎بریم!

یکی دیگر از وقایع شگفت تاریخی در زمان قرامطه اتفاق افتاد. ظاهرا در سال 317 این شهر به دست قرامطه می‌افتد که فرقه‌ای از اسماعیلیه بودند. آنان در اقدامی شگفت، حجرالاسود را از محل خود برداشته و به سرزمین خودشان در اطراف احسا و بحرین کنونی بردند. حجرالاسود بعد از 22 سال به محل قبلی خود بازگشت. البته حجرالاسود در زمان دیگری هم خبرساز شد. وقتی سران طوایف مکه برای گذاشتن حجر بر جای خود، بعد از بازسازی کعبه​ اختلاف داشتند رسول اکرم (ص) که در آن هنگام با نام محمد امین شناخته می‌شد، اختلاف را با کاری جمعی از بین برد.

آخرین جنایت یزید

در سال 62 هجری وقتی اهل مدینه بعد از سرکوب خونین نهضت امام حسین (ع) برخاستند و اعتراض کردند سپاه یزید فاجعه عظیمی آفرید.

این سپاه وقتی دید عبدالله بن زبیر رهبر شورش است و مکه را به تصرف خویش درآورده است بعد از خلق واقعه ننگین حره در مدینه به مکه حمله کرد و کعبه و مسجد الحرام را تخریب کرد. ظاهرا با رسیدن خبر مرگ یزید، سپاه به شام بازگشت، اما نزدیک به ده سال بعد باز هم چنین واقعه‌ای تکرار شد.

تسلط وهابیون؛ آغاز توسعه افسارگسیخته

تسلط وهابیون بر مکه از دیگر وقایع مهم است. در سال 1924 بود که سپاه سعودی برای همه گیر کردن اندیشه وهابی به مکه حمله کردند. حاکم مکه بدون دفاع از شهر از مکه خارج شد و مکه به دست وهابیون افتاد. آنها حدود یک سال بعد مدینه را هم تصرف کردند. در حمله وهابیون به مکه اتفاق خاصی برای کعبه نیفتاد، اما آنچه بعد از گذر سال‌ها واضح است، تاثیر فرهنگ و اندیشه وهابی بر توسعه حرم مکی است به نوعی که باعث انتقاد بسیاری از علما و حتی مهندسان شده که چرا چنین طرح‌های بی‌منطقی در اطراف این بنای شریف صورت می‌گیرد.

گروگانگیری خونین

در زمان حکومت وهابیون حادثه تاریخی دیگری هم در شهر مکه و به طور مشخص در محوطه کعبه اتفاق افتاد. در سال 1358 شمسی یک گروه بنیادگرا با ادعای این‌که یکی از رهبران آنها همان حجت موعود جهانیان است، ​ هنگام نماز در مسجدالحرام دست به اسلحه بردند، عده‌ای را گروگان گرفتند و حدود دو هفته هم مسجد را در اختیار خود داشتند. بعد از دو هفته با همکاری تعدادی از کشورها و با کشته شدن نزدیک به 127 نفر از گروگان‌ها و 117 نفر از گروگانگیران ماجرا خاتمه یافت. حدود 70 گروگانگیر هم پس از این ماجرا به اعدام محکوم شدند.

ظهور حجت(عج)

به اعتقاد شیعیان حادثه مهم دیگری هم در کعبه اتفاق خواهد افتاد. بنابه روایات احتمالا حضرت مهدی (عج) از کنار خانه کعبه ندای ظهور خود را سر خواهد داد و از این شهر قیام تاریخی خود را شروع خواهندکرد.گفته می‌شود ​چنین حادثه‌ای در روز جمعه رخ خواهد داد. هر چه باشد روشن است​کعبه تنها یک ساختمان نیست. علاوه بر یک بنای عبادی بودن و نمادی از معنویت و خدایی شدن، کعبه وقایع تاریخی زیادی را پشت سر گذاشته و خواهد گذاشت.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، اجتماعی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس-چهار اتفاق مهم- مکه -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : دو شنبه 18 آبان 1394
زمان : 1:21
اظهار غنای مالی یکی دیگراز علت های بدحجابی و عشوه گری است


ریشه خودنمایی برخی زنان تفاخر و خودنمایی‌های مالی است. دوست دارند دیگران شاهد برخورداری‌های مالی‌ آنها باشند و تفاوتی نخواهد بود كه بیننده زن باشد یا مرد. به همین منظور النگوهای خود را به نمایش می‌گذارند و حلقه یا گردنبند گران‌قیمت خود را در معرض دید دیگران قرار می‌دهند و لباس‌های فاخر به تن می‌كنند. آنها ارزش خود را به طلا و جواهرات می‌دانند و این به معنای آن است كه ارزش الهی و انسانی خود را در حد طلای دنیا پایین آورده‌اند و برخی خود را در طلا خلاصه كرده‌اند.
شیطان همه را به یك راه منحرف نمی‌سازد بلكه هر كسی را با توجه به برخورداری‌ها و نوع هوسی كه دارد از راه خدا دور می‌كند.
چنین زنانی باید اندیشه كنند كه این‌گونه فخر كردن‌های مالی همراه با جاذبه‌های زنانه، تمایلات نامحرمان را برمی‌انگیزد و چه بسا موجودیت مالی آنها را طعمه دیگران سازد. بینش چنین زنانی بسیار سطحی و ظاهر بینانه است. اگر آگاه شوند كه انسان خلیفه خداست و می‌تواند ارزشی برتر از ملایك داشته باشد، روحیه و عملكرد آنها عوض می‌شود و دیگر حاضر نخواهند بود برای یك لحظه خود و دارایی خویش را وسیله معصیت خود و غفلت مردان جامعه كنند.


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، اجتماعی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- بدحجابی - عشوه گری-اظهار غنای مالی -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : دو شنبه 18 آبان 1394
زمان : 1:16
اظهار غنای مالی یکی دیگراز علت های بدحجابی و عشوه گری است


ریشه خودنمایی برخی زنان تفاخر و خودنمایی‌های مالی است. دوست دارند دیگران شاهد برخورداری‌های مالی‌ آنها باشند و تفاوتی نخواهد بود كه بیننده زن باشد یا مرد. به همین منظور النگوهای خود را به نمایش می‌گذارند و حلقه یا گردنبند گران‌قیمت خود را در معرض دید دیگران قرار می‌دهند و لباس‌های فاخر به تن می‌كنند. آنها ارزش خود را به طلا و جواهرات می‌دانند و این به معنای آن است كه ارزش الهی و انسانی خود را در حد طلای دنیا پایین آورده‌اند و برخی خود را در طلا خلاصه كرده‌اند.
شیطان همه را به یك راه منحرف نمی‌سازد بلكه هر كسی را با توجه به برخورداری‌ها و نوع هوسی كه دارد از راه خدا دور می‌كند.
چنین زنانی باید اندیشه كنند كه این‌گونه فخر كردن‌های مالی همراه با جاذبه‌های زنانه، تمایلات نامحرمان را برمی‌انگیزد و چه بسا موجودیت مالی آنها را طعمه دیگران سازد. بینش چنین زنانی بسیار سطحی و ظاهر بینانه است. اگر آگاه شوند كه انسان خلیفه خداست و می‌تواند ارزشی برتر از ملایك داشته باشد، روحیه و عملكرد آنها عوض می‌شود و دیگر حاضر نخواهند بود برای یك لحظه خود و دارایی خویش را وسیله معصیت خود و غفلت مردان جامعه كنند.


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، اجتماعی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- بدحجابی - عشوه گری-اظهار غنای مالی -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : دو شنبه 18 آبان 1394
زمان : 1:16
علت های بدحجابی و عشوه گری


مورد از علل بدحجابی شامل " كسب موقعیت، ضعف ایمان، دگرآزاری، غربزدگی، زیبایی‌طلبی و ازدواج " هست . 5 علت دیگرهم وجود دارد که در این مقاله بیان و شرح می دهیم :
1ـ ضعف حیا
ضعف این صفت از سستی اعتقاد به مبدأ و معاد سرچشمه می‌گیرد و بی‌حجابی از مصادیق بارز بی‌حیایی است كه از ضعف ایمان ناشی می‌شود.
امام صادق(ع) فرموده است: ایمان ندارد كسی كه حیا ندارد. (1)
پیامبر اكرم(ص) فرموده است: خدا حیا و پوشیدگی بندگانش را دوست دارد.(2)
پوشش و حیا تفكیك ناپذیرند و تا جلوه‌ای از حیا در زنی وجود داشته باشد، پوشش او نیز با جدیت مراعات می‌شود.
زنان با حیا كسانی هستند كه با پوشش كامل خود از نمایش بدن، موهای سر و زینت‌های خود شرم می‌ورزند. پاكی قلب زنان خودنما به سخن ستمكاری شبیه است كه لاف ترحم سر می دهد. زنانی كه اسرار زیبایی‌های جسمانی خود را به نمایش گذارده‌اند ، پرده بین خود و خدا را دریده‌اند. كامیاب كردن چشم‌های گرسنه نامحرمان كم‌ترین ساز شی با پاكی و نجابت ندارد و عفیف‌بودن زن بدحجاب از القائات بی‌اعتبار شیطان است. بدحجابی از آفات پاكدامنی به شمار می‌رود و اساساً زنان پاكدامنی كه از موقعیت سالم روحی برخوردارند از گناهان جنسی پرهیز دارند و بی‌حجابی یك انحراف جنسی است.
امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: كسی كه پاكدامنی پیشه كند ، گناهانش كم و در نزد خدا منزلتی عظیم دارد.(3)
بی‌حیایی زنان و دختران جوان غالباً از دوستان بی‌حیا، فیلم‌های مبتذل، جهل به ارزش والای عفت و حیا و فرهنگ اقوام و خانواده به‌ویژه روحیه مادر و پدر سرچشمه می‌گیرد .
مسایل اخلاقی و تربیتی از ظرافتی خاص برخوردارند و از پایین‌ترین سنین عمر كودك شكل می‌گیرند. این اشتباه بزرگ است كه به مسایل تربیتی مربوط به شرم و حیای دختران تا 9 سالگی توجه نشود آن‌گاه با رسیدن زمان تكلیف از آنها خواسته شود تا یكباره در خود انقلاب كنند و مسیر چند ساله خود را عوض كنند. امور تربیتی انقلاب‌بردار نیست بلكه حقایقی هستند كه باید به تدریج شكل گیرند. حجاب یك فرهنگ است كه از سالیان قبل از تكلیف باید مورد توجه و ممارست قرار گیرد.
در هر صورت از جمله ریشه‌ها و مبانی خودنمایی و بدحجابی زنان ضعف صفت ارزشمند حیا است. صفتی كه وجود آن به زن ارزشی بزرگ می‌بخشد و فقدان آن او را از خاك پست‌تر می‌سازد.


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، اجتماعی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- بدحجابی - عشوه گری-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : دو شنبه 18 آبان 1394
زمان : 1:5
رهبرعزیزنائب امام زمان


 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- رهبرعزیز-نائب -امام زمان-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : دو شنبه 17 آبان 1394
زمان : 23:59
فرشتگان به چه کسانی می خندند ؟؟


 

 

رسول خدا(ص) از حضرت جبرئیل(ع) سوال نمود که آیا فرشتگان خنده و گریه دارند؟ جبرئیل فرمود: بله. (یکی از آنجاهایی که فرشتگان می‌خندند) زمانی است که زن بی‌حجابی و بدحجابی می‌میرد، و بستگان او را در قبر می‌گذارند و روی آن زن را با خشت و خاک می‌پوشانند تا بدنش دیده نشود. فرشتگان می‌خندند و می‌گویند: تا وقتی که جوان بود و با دیدنش هر کسی را تحریک می‌کرد و به گناه می‌انداخت(پدر و برادر و شوهرش و...از خود غیرت نشان ندادند) و او را نپوشاندند، ولی اکنون که مرده و همه از دیدنش نفرت دارند او را می‌پوشانند.

منبع : مواعظ العددیه : ص 90 ، فوائد الرضویه : ص 563
عکس نوشت : نوعی از مدل امر به معروف و نهی از منکر



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس-فرشتگان - می خندند -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : پنج شنبه 7 آبان 1394
زمان : 1:9
حجاب چیست ؟


 

قبل از هرچیزی باید بدانیم حجاب چیست ؟

حجاب از نظر لغوی یعنی پنهان کردن . این معنا در کتاب های ((لسان العرب )) ، المنجمد و ((الراید)) آمده است و در کتاب های مذکور ، به پرده و حایل میان دو چیز معنا شده است .

در (( قاموس قرآن )) و ((فرهنگ لغات قرآن )) حجاب به معنای ((پرده )) به کاربرده شده است .

در قرآن واژه ی حجاب هفت مرتبه و در سوره های مریم ، اسراء ، شوراء ، فصلتف ، ص ، اعراف و احزاب به ترتیب آیات 52،45،31،4،50،44،16 ذکر شده که در همه موارد حجاب به پرده و حایل معنا شده است

برای مثال :

( من بیننا و بینک حجاب ) 1

میان ما و تو حجابی وجود دارد

( و اذا سالتمو هن متاعا هن من وراء حجاب ) 2

و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی از همسران و پیامبران می خواهید از پشت پرده بخواهید

1. فصلت ، 4

2. احزاب ، 52

 

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس-حجاب-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : پنج شنبه 7 آبان 1394
زمان : 1:8
اولین کسانی که بعد از عاشورا با صحنه خونین کربلا مواجه شدند/ 4 سخنرانی در کوفه/ وقایع دوازدهم محرم


 

 کوفه، شهر بهترین و برجسته ترین یاران حسین و اینک شهری که داغ اتهام سنگین پیمان شکنی بر پیشانی دارد، کاروان اسرای کربلا را پذیرا شد.../ قدم به قدم با تاریخ واقعه کربلا

 

صبح روز دوازدهم محرم بود که کاروان اسرا وارد کوفه شد ... گلچین خبرآنلاین از وقایع مربوط به این روز را به نقل از پژوهش های دکتر محمدرضا سنگری در ادامه بخوانید.

حوادث روز دوازدهم محرم

ورود به کوفه و مجلس عبیدالله زیاد

کوفه، شهر بهترین و برجسته ترین یاران حسین و اینک شهری که داغ اتهام سنگین پیمان شکنی بر پیشانی دارد، آماده ورود کاروانی است که از کربلای حماسه و سوک آمده است.

این شهر چهل روز پیش، شاهد شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه بوده است، چهل روز پیش در هشتم و نهم ذی الحجه، دو شهید، بی سر، در مقابل نگاه مبهوت مردم وارونه بر دار آویزان شدند و مردم نامه نگار دیروز، نه روز پیش از این دروازه گروه گروه به کربلا آمدند تا در مقابل سپاه اندک اباعبدالله صف آرایی کنند.

این شهر برای زینب کبری ناشناخته نیست. پیش از این حدود 3 سال -سال 37 تا 40 هجری- در این شهر زیسته است و پس از شهادت پدر بزرگوارش به مدینه آمده است. پیمان شکنی کوفه در کوله بار تجربه های دختر علی اندوخته شده است.

هر چند عذر و نیرنگ برای همیشه، همسایه نام کوفه شد اما کوفه با شام تفاوت فرهنگی فاحشی داشت، در این شهر خطبه های علی(ع) و سخنان امام مجتبی(ع) طنین انداخته بود. این شهر تا حدی «دل» با حسین داشت و همان گونه که فرزدق گفته بود شمشیر بر حسین(ع) داشتند و دل با او!

بر اساس همین ویژگی است که سرعت تحول و تغییر موضع گیری در این شهر شدید است و اندکی بعد گریه و ناله و پشیمانی، قصه جاری شهر خواهد شد.

کاروان اسیران را صبح زود به داخل شهر کوفه آوردند. عمر سعد پیش تر وارد کوفه شده بود. شهر از همه سو در محاصره و مراقبت شدید نگهبانان و ماموران بود. مردم از هم می پرسیدند: شما از اسیران کدام سرزمین و قبیله اید؟ و پاسخ می شنیدند: ما اسیران آل محمد هستیم.

عبیدالله دستور داده بود اسرا و سرها را در میان بازارها و میدان ها بچرخانند. در این حالت سرها لابه لای مجاوه ها تقسیم شده بود. این منظره را به قصر ارعاب و وحشت مردم فراهم کرده بودند. شهر به دو گروه تقسیم شده بود، گروهی می گریستند و گروهی می خندیدند و شادی می کردند. شاید گروهی دیگر نیز با بهت و حیرت و ناباوری صحنه را نگاه می کردند.

سهل بن حبیب شهرزوری گوید: «من در آن سال از مکه برمی گشتم، وقتی وارد کوفه شدم، شهر آشفته و دگرگون بود. بازارها و دکان ها تعطیل بود. مردم گروه گروه جمع شده بودند. برخی می خندیدند و به هم تبریک و شادباش می گفتند و گروهی دیگر اشک ریزان به هم تعزیت و تسلیت می گفتند. من در شگفت از این وضعیت، از پیرمردی که آنجا بود، پرسیدم: چه شده است؟

پیرمرد که کم کم به من اعتماد کرده بود دستم را گرفت و کناری کشید و آهسته گفت: آقای من ما عید نداریم. سبب گرد آمدن مردم، آن است که دو لشکر رویاروی شدند. یکی پیروز شد و دیگری مغلوب. لشکر ابن زیاد پیروز شد و لشکر حسین بن علی شکست خورده است. خداکند سر حسین بن علی را نزد ما نیاورند. آنگاه اشک ریزان ابیاتی را خواند.

هنوز پیرمرد می گریست که صدای طبل و بوق برخاست. پرچم ها افراشته و سپاه عمرسعد وارد شهر کوفه شد.»

در مسیر حرکت کاروان تا دارالاماره مردم ایستاده بودند. شهر آب و جارو شده بود. سمت حرکت، عبور از میدان ها و خیابان های اصلی تا دارالاماره بود. دیوارهای دارالاماره را گچ کاری کرده بودند. عبور از انبوه نگاه ها، درد و رنج دیگری بود که اهل بیت تحمل می کردند.

دراین هنگام ام کلثوم -خواهر حضرت زینب- فریاد زد: ای مردم کوفه آیا شرم نمی کنید از خدا و رسولش که به حرم پیامبر نگاه می کنید؟

در این هنگام مردم نان و خرما و گردو می آوردند تا بین اسیران تقسیم کنند. ام کلثوم و حضرت زینب آنها را از دست بچه ها می گرفتند و دور می انداختند. ام کلثوم با صدایی گریه آلود می گفت: ای اهل کوفه، صدقه بر ما حرام است... و مردم با شنیدن این سخن می گریستند. آنگاه می گفت: مردان شما عزیزان ما را می کشند و زنانشان بر ما گریه می کنند!

امام سجاد(ع) که در تب می سوخت و به زنجیر بسته بود، وقتی گریه های مردم را دید فرمود: اگر این جماعت بر ما می گریند، پس چه کسانی ما را کشته اند؟
در حاشیه کاروان اسیران، سربازان مسلح بازگشته از کربلا نیز حرکت می کردند تا نشان دهند ما بودیم که این پیروزی را رقم زدیم. این شیوه حرکت برای مهار کردن حرکات احتمالی و نیز ترساندن و رعب مردم نیز بود.

بعید است مردم کوفه در روزهای قبل از ماجراهای کربلا کاملا بی خبر مانده باشند. رفت و آمدها میان کوفه و کربلا کم نبود و خبرها در جامعه ای مثل کوفه، سریع دهان به دهان می گشت و به گوش همگان می رسید.

اما این شهر بزرگ مسافرانی نیز داشت که از هر سو می آمدند و نسبت به حادثه، کنجکاوانه پرسش می کردند. هر چه بود، همگان پس از کسب خبر - به ویژه آنکه درمی یافتند اسیران از خانواده پیامبرند- متاثر و گریان می شدند.

خطبه حضرت زینب(س) 

خطبه پرهیمنه و شگفت حضرت زینب در کوفه در موقعیتی ایراد شد که:

1. داغ دار و کصیبت زده بود، هنوز با کربلایی که خود به چشم دیده بود چند روزی فاصله نداشت.
2. در محاصره سنگین نظامی دشمن بود. هزاران سرباز مسلح که از فاجعه و جنایت کربلا بازگشته بودند، گرداگرد او و دیگر اسیران بودند.
3. مردم ازدحام کرده بودند و کوفه آمیزه ای از خنده و گریه بود.
4. پیش روی زنیب سرهای شهیدان بود، سر عزیزترین انسان ها بر نیزه ها نشسته بود و در چرخش و گردش مداوم، چشم در چشم زینب داشتند.
5. کاخ عبیدالله منتظر ورود اسیران بود. آبنده نامعلوم، عبیدالله گستاخ و مغرور و سنگ دل و اسیران نگران، خطبه خوانی در این هنگامه سخت، بر میزان خطر و خشم عبیدالله می افزاید.
6. خطبه در فضای باز بود و جمعیت بسیار و همهمه ها و فریادها و سر و صدای اسب ها و ابزارهای جنگی و حرکت ها، مانع شنیدن می شد.

در این هنگامه، با آرامشی که تنها در چون زینبی می توان یافت، دختر علی قصد سخن کرد. به اشارت دست او همهمه ها فروخوابید.

بشیر بن خزیم اسدی گوید: «به زینب نظر کردم، به خدا سوگند تا آن روز هرگز زنی پوشیده و نجیب و بزرگ منش چون زینب ندیده بودم که این گونه بلیغ و رسا و شورانگیز سخن بگوید. گویی سخنانش از کام امیرالمومنین برمی آمد.»

خطیب بلیغ و اسیر کوفه این گونه سخن آغاز کرد: «خدا را ستایش می کنم و بر پدرم محمد(ص) و خاندان پاک و برگزیده اش درود می فرستم.» همین نخستین جمله کافی است تا مخاطبینی که خود را پیروان پیامبر خاتم می دانند، بدانند از زبان چه کسی خطبه را می شنوند. بدانند دختر پیامبر حرف می زند.

زینب درنگ کوتاهی کرد و آنگاه چونان آذرخشی که در شب تار فرود آید و بدرخشد، بر قلب های تاریک و جان های خفته فریاد کشید که:

«ای مردم کوفه، ای مردمان حیله گر و خیانت کار !
گریه می کنید ؟؟

اشک چشمانتان خشک نشود و ناله هایتان آرام نگیرد.

همانا کار شما مانند آن زنی است که رشته ی خود را پس از محکم بافتن، یکی یکی از هم می گسست، شما نیز سوگندهای خود را در میان خویش، وسیله ی فریب و تقلب ساخته اید.

آیا در میان شما جز وقاحت و رسوایی ، سینه های آکنده از کینه ، دو رویی و تملق، همچون زبان پردازی کنیزکان و ذلت و حقارت در برابر دشمنان چیز دیگری نیز یافت می شود ؟

یا همچون سبزه هایی هستید که ریشه در فضولات حیوانی داشته یا همچون جنازه ی دفن شده ای که روی قبرش را با نقره تزیین نموده باشند ؟
چه کار زشتی کردید و چه بد توشه ای برای جهان دیگر اندوختید. خشم خدا را خریدید و ایمان خویش را فروختید.

گریه می کنید ؟ بگریید که به خدا شایسته و سزاوار گریه اید. بسیار بگریید و کم بخندید که داغ ننگی بر پیشانی خود نهاده اید که هرگز زدودنی نیست. این ننگ از دامانتان شست و شو دادنی نیست. شما فرزند خاتم پیامبران را کشتید. شما سید جوانان بهشت و چراغ راه امت را کشتید. کسی را به قتل رساندید که در جنگ سنگرگاهتان، در سختی پناهتان و در گیر و دار تاریکی و آشفتگی، مشعل هدایت و پایان پریشانی و سرگردانی شما بود.

کوششتان تباه و معامله تان زیان بار است و به خشم و غضب الهی دچار و خواری و پریشانی و بیچارگی همراهتان. کاری بسیار زشت و ناروا کردید. نزدیک است از زشتی این کار آسمان ها بشکافد و زمین متلاشی شود و کوه ها از هم گسسته شوند.
هیچ می دانید چه جگری از رسول خدا دریده اید؟ هیچ می دانید چه حرمتی از او شکستید و چه خونی از او ریختید؟ ...

هرگز مباد مهلتی که به داده اند فریفته تان سازد، چرا که خداوند گناهکاران را زود به مکافات و مجازات نمی رساند، انتقام خون ستمدیدگان را خدا می ستاید. هرگز چنین نیست که می پندارید. خدا مراقب ما و شماست.»

خطبه پایان یافت. ناله ها دیگر بار آغاز شد. اشک بود که می جوشید، زنان مویه می کردند و مو می کندند مردان همدیگر را سرزنش می کردند. شیوه شهر را پر کرده بود. نگاه به قافله اسیران، دیگر شبیه ساعت های آغازین ورود نبود... اینک عبیدالله منفورترین بود و اباعبدالله محبوب ترین.

بشیر بن حزیم می گوید: «وقتی سخنان زنیب(س) به پایان رسید، پیر و جوان و زن و مرد می گریستند. پیرمردی که نزدیک من ایستاده بود چنان گریه می کرد که محاسنش از اشک خیس شده بود و در همان حال دست خود را به آسمان افراشته و ناله کنان می گفت: پدر و مادر فدایتان! پیران شما بهترین پیران، جوانانتان بهترین جوانان و نسل و فرزندان شما بهترین فرزندان اند و شما خانواده ای بزرگ منش و کریم و برترید.»

آیا خطبه زینب پایان پذیرفت یا امام سجاد(ع) از وی خواست تا خطبه را پایان دهد به درستی معلوم نیست، اما وقتی خطبه حضرت زینب(س) به اینجا رسید امام سجاد با لحنی صمیمانه گفت: عمه جان بحمدالله تو دانشمندی هستی که تعلم ندیده است و دانایی هستی که از خیچ آموزگار و معلم و مدرسه ای درس نیاموخته ای.

سپس حضرت زینب بر شتر خویش این مرثیه را سرود: «برای پیامبر خدا چه پاسخی دارید آنگاه که بپرسد با امت من چه کردید در حالی که آخرین امت بودید، اهل بیت و فرزندان و عزیزان من برخی اسیر و برخی کشته و در خون غلتیده اند. آیا این پاداش من بود که شما را نصیحت و وصیت کردم که با خویشاوندان من خوش رفتاری کنید.
من بیمناک و نگران شمایم که همان عذابی که بر قوم «ارم» فرود آمد بر شما نازل شود.»

خطبه های خواهر حضرت زینب و فرزندان امام حسین(ع)

پس از خطبه حضرت زینب، کاروان چند گامی پیش نرفته بود که فاطمه صغری -دختر اباعبدالله که 17 یا 20 سال داشت- خطابه آتشین خود را آغاز کرد. این خطبه طولانی تر از خطبه حضرت زینب اما با همان سیاق و عبارات و باید گفت متمم و مکمل خطبه اوست.

بعد از خطبه فاطمه صغری، ام کلثوم -دختر امیرالمومنین علی و خواهر حضرت زینب خطبه خواند و سپس امام سجاد(ع) خطبه خود را آغاز کرد. خطبه هایی که هر کدام همان ویژگی خطبه های حضرت زینب را داشتند.

پس از این خطبه های غرا و آتشین، قافله اسیران را از خیابان ها و میدان ها عبور دادند. سرها را در میان قبایل و تماشاچیان چرهاندند. نوشته اند کسانی از لبان امام حسین(ع) می شنیدند که امام آیه 9 سوره کهف را تلاوت می کرد: ام حَسبتَ اَنَّ اصحاب الکهف و الرقیم کانوا مِن آیاتنا عجبا.

کاروان اسیران سپس به کاخ عبیدالله بن زیاد وارد شد. در اینجا باز سخنان حضرت زینب و امام سجاد را در برابر ابن زیاد داریم. رویداد دیگر این مجلس گفت و گوی رباب همسر اباعبدالله الحسین(ع) با سر آن بزرگوار است.

دفن شهدای کربلا

زمین پاک کربلا، سه روز مهمان پاک ترین بدن ها ارغوانی بود. بدن هایی که پس از جنایت و شقاوت، سر بریده شده بودند و در سم کوب اسبان، بر زمین داغ افتاده.
پیش تر گفته شد که امام حسین، زمین کربلا را از بنی اسد خرید تا در سرزمینی غصبی شهید و دفن نشود.

مردم غاضریه -بنی اسد- که به صحنه نبرد نزدیک بودند، اینک دریافته بودند که جنگ تمام شده است.

درباره زمان دفن شهدا سه گزارش تاریخی در دست است که برخی منابع، آن را در روز یازدهم، برخی بعد از خروج عمر سعد از کربلا و برخی روز دوازدهم -شب سیزدهم- محرم دانسته اند.

که نظر سومی قول دقیق تر و معتبرتر است.

کیفیت دفن شهدا/ گزارش زنان بنی اسد از صحنه کربلا

از مجموع گزارش ها در باب دفن شهدای کربلا معلوم می شود، نخستین کسانی که وارد کربلا شدند زنان بنی اسد بودند. آنان برای آوردن آب به سوی فرات رفتند که با اجساد شهیدان مواجه شدند و با شتاب و ناله به قبیله برگشتند و این صحنه را گزارش دادند. آنان خطاب به مردان قبیله گفتند: شما آرام در خانه های خود نشسته اید و بدن امام حسین(ع) و یارانش در بیابان افتاده است. او را مانند قربانی ذبح کرده اند. باد بر بدن های پامشان خاک می ریزد. اگر برنخیزید و شرط محبت و موالات به جا نیاورید، ما خود آنها را دفن می کنیم.

افراد قبیله گفتند ما از ابن زیاد و ابن سعد می ترسیم که ما را غارت کنند و به قتل برسانند. بزرگ قبیله گفت: دیده بان و نگهبان بر راه قرار می دهیم و آنگاه مشغول دفن می شویم.

همگان پذیرفتند. نخست کنار بدن امام حسین(ع) آمدند - او را از درخشش بدنش شناختند- اما نتوانستند بدن را حرکت دهند که بدن قطعه قطعه و پر از زخم بود. تصمیم گرفتند دیگر شهدا را دفن کنند.
بزرگ قبیله گفت: کسی این اجساد را نمی شناسد، چون سر در بدن ندارند و اگر کسی بعدها بپرسد چه پاسخ خواهیم داد؟

در این هنگام از دور سواری پیدا شد. بنی اسد با شنیدن صدای پای اسب، دور شدند و کمین کردند. سوار نزدیک شد و از اسب پیاده شد و همچون کسی که رکوع نماید خم شد و خود را بر بدن پاره پاره امام حسین افکند. او را می بویید و می بوسید و می گریست.

بنی اسد نزدیک شدند. مرد انقدر گریسته بود که نقاب بسته بر صورتش خیس شده بود. سر برداشت و به بنی اسد گفت: چرا ایستاده اید؟

بنی اسد گفتند: ما برای تماشا آمده ایم.
مرد عرب گفت: نه، شما برای این کار نیامده اید.

بنی اسد گفتند: آری ما برای دفن تن شریف امام حسین آمده ایم، اما نتوانستیم. دیگر شهدا را نیز نمی شناسیم. در این کار بودیم که با آمدن شما گمان کردیم از یاران ابن زیادید، دور شدیم.

آن مرد آهی کشید و گریست و گفت: ای پدر! کاش بودی و ما در اسارت و خواری می دیدی.
آنگاه فرمود: من شما را راهنمایی می کنم. برخاست و خطی کشید و فرمود: اینجا را حفر کنید. چون حفر کردیم به عده ای از اجساد شهیدان اشاره کرد و ما 17 تن را در آن مکان دفن کردیم.

خواستیم در دفن بدن مطهر امام، یاری اش کنیم که مهربانانه فرمود: من خودم به تنهایی او را دفن می کنم...

پس از دفن همه شهدا، آن مرد سوار اسب شد تا برود. بنی اسد می گویند دور او حلقه زدیم تا قبور را معرفی کند. خودش فرمود: قبر حسین(ع) را که دانستید. گودال اولی اهل بیت او یعنی جوانان هاشمی هستند و نزدیک تر از همه علی اکبر است. حفره دوم قبور اصحاب او و قبر جدا، علمدارش، حبیب بن مظاهر. قهرمان افتاده در کنار علقمه، عباس ابن امیرالمومنین است و آن دو جسد، فرزندان امیرالمومنین. اگر کسی پرسید او را آگاه کنید.

بنی اسد گفتند: تو را قسم می دهیم به آن جسد مبارکی که تنها دفن کردی خود را معرفی کن.
فرمود: من امام شما علی بن الحسین هستم ... و بعد از نظر ناپدید شد.

هر چند در این روایت، احتمال افزودن ها با تعبیرات احساس می شود اما اصل موضوع که دفن شهدا با دست امام سجاد(ع) است و به همین ترتیب که گفته شده مسلم است.

 

 
 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، تاریخی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- تاریخ اسلام - امام سجاد(ع) - حضرت زینب (س) - امام حسین(ع) - کربلا - محرم ,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : دو شنبه 4 آبان 1394
زمان : 23:22
برای تعجیل بخوانیم ...


بسم الله الرحمن الرحیم


اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن

صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ

فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ

وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً

حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا


برای تعجیل در فرج صلواتی هم بفرستین

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- تعجیل -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : جمعه 24 مهر 1394
زمان : 2:9
... سخت است


 
شام تار است و مه خویش ندیدن سخت است
صورت یار ِپس پرده کشیدن سخت است
صد هزار عاشق دل سوخته دَرکَش بکنند
قصّه ی عشق ِ به محبوب شنیدن سخت است
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی 
گفتن از دوری و هجران که ندارد کاری
غصَه ی غربت دلدار چشیدن سخت است
 
سال ها دم بزنی أین حبیب؟ أین غریب؟
زیر این بار غم انگیز خمیدن سخت است
عمری گذشت و ... 
از گناهان زیادی که به دوشم دارم
متوجّه شده ام راه رسیدن سخت است
 
(( تا که از جانب معشوق نباشد کششی))
قلب آن دلبر محجوب خریدن سخت است
 
ای همه هستی عالم تو به فریادم رَس
که بدون تو در این خاک، شدیداْ سخت است
 
به گل فاطمه ،هادی ،شده توهین آقا
پسر فاطمه ! این واقعه دیدن سخت است
 
مضطرم،مضطربم منتقم آل علی !
هر دم و لحظه در این غصَه تپیدن سخت است
 
زائر سامره ! عجل لِظهورک آقا !
تار هجران به تن خویش تنیدن سخت است




:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس - سخت است -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : چهار شنبه 22 مهر 1394
زمان : 7:56
اوضاع در اخرالزمان


بعد‌ها به دفتر دیگری از برادر دانشمند دیگری بنام «ماجد المهدی» از عراق دست یافتم که به کشف بزرگی در مورد ارتباط سوره کهف 
با ظهور حضرت مهدی علیه السلام رسیده بود.

این دو دانشمند به دور از همدیگر تحقیقات جداگانه‌ای در مورد این دو سوره کرده بوند اما عجیب آن بود که هر دو ندانسته به یک نتیجه رسیده بودند.

قطعاً اگر آقای بسام نهاد جرار که دانشمندی‌است سنی‌مذهب، از تحقیقات آقای ماجد المهدی اطلاع می‌ یافت آن را به عنوان حلقه گمشده کشف بزرگ خودش می‌دانست و ازآن استقبال می‌کرد.

از سوئی مرا از والد معظم‌ اندوخته‌هائی است، ارزشمند، که بخش بزرگی از این تفسیر را شکل می‌دهد.

این بود که فرصت را غنیمت شمردم و با استفاده از دستمایه تحقیقات آقایان جرار و ماجد المهدی و راهنمائی‌های ابوی، تفسیر این دو سوره مبارکه را فراهم آوردم. 

این مقاله بخشی از تفسیر ریاضی قرآن است که تنها به بررسی سوره مبارکه اسراء و کهف پرداخته است. 
نوشته شده در شنبه چهارم مهر ۱۳۹۴ساعت 23:50 توسط یاسر نجف ابادیان| نظر بدهيد

خبرنگاران، تا کنون بر قرآن کریم تفسیر‌های متعددی نگاشته شده است. برخی قرآن را از منظر قرآن و دیگری از منظر حدیث بررسی کرده‌اند. برخی نیز همانند «علامه طباطبائی قدس سره الشریف» از هر دو منظر به تفسیرآیات الهی پرداخته‌اند. 

مفسرین معاصر سعی کرده‌اند علاوه بر جهات فوق عقل و علم را در تفسیر قرآن به کارگیرند. در میان تفاسیر موجود قرآن کریم جای تفسیر ریاضی قرآن خالی است.

سیّد عبدالله حسینی یکی ازمحققین مرکز اسلامی ژوهانسبورگ طی مقاله‌ای با استناد به تفسیر ریاضی از سوره‌های مبارکه اسراء و کهف، از پیش بینی نابودی رژیم صهیونیستی توسط امام زمان(عج) در سال 1401 هجری شمسی مطابق با 1443 هجری قمری و 2022 میلادی و 5782 عبری خبر داده است.

محقق گرانقدر افزوده است: سالهاست که این مهم ذهن مرا به خود مشغول کرده بود. یادداشت‌های متفرقه‌ای در این رابطه فراهم شده بود که حجم آن به من این جرأت را می‌داد که برای پر کردن جای خالی این تفسیر قدم نخست را بردارم.

اینک الحمد لله اوقاتم به تحقیق در این مورد معمور است، و انشاالله بزودی جلد اول آن در اختیار محققان قرار خواهد گرفت.

این مقاله تنها به بررسی دو سوره از قرآن کریم از منظر ریاضی پرداخته است. دو سوره اسراء و کهف.

 

نوشته شده در شنبه دهم مرداد ۱۳۹۴ساعت 23:4 توسط یاسر نجف ابادیان| نظر بدهيد

مقدمه

خداوند نه تنها مسئله زوال اسرائیل و ظهور حضرت مهدی را در قالب تمثیل بیان کرده بلکه با زبان مدقن ریاضی و با استفاده از ارزش‌های عددی و معادلات ریاضی براین اشارات و برداشت‌ها چنان صحه گذاشته است که اگر در متن قرآن برآن تصریح می‌کرد از این صریح تر و بلیغ تر نمی توانست باشد.

نوشته شده در دوشنبه پنجم مرداد ۱۳۹۴ساعت 1:2 توسط یاسر نجف ابادیان| نظر بدهيد

از جمله علائم حتمیه، کشته شدن نفس زکیه است یعنى: سیدى پاکدل که در مکه ى معظمه، بین رکن و مقام، بدون جرم و گناه به شهادت مى رسد.

از حضرت اباجعفر امام محمد باقر علیه السلام روایت شده که آن حضرت فرمود:

یکى از علامات، کشته شدن مردیست از دودمان رسول خدا صلى الله علیه وآله در میان رکن و مقام و نام او محمد بن الحسن (نفس زکیه) است.

 

 

 

 

و در خبرى است که فاصله ى میان کشته شدن او و ظهور فرج بیشتر از پانزده روز نخواهد بود. و در حدیثى آمده است که فاصله ى بین کشته شدن نفس زکیه، و خروج حضرت قائم علیه السلام پنج روز خواهد بود. و در حدیث دیگرى وارد شده که این نفس زکیه از اصحاب حضرت مهدى علیه السلام است که آن حضرت او را پیش از ظهور خود نزد مردم مکه مى فرستد تا بشارت ظهور حضرتش را به مردم بدهد و چون او اظهار ظهور حضرت را مى نماید، اهل مکه بر او یورش مى برند و او را به قتل مى رسانند.

 

نوشته شده در جمعه بیست و پنجم بهمن ۱۳۹۲ساعت 11:43 توسط یاسر نجف ابادیان| 3 نظر

مفاد این صیحه

حال که وجود صیحه با مدد از روایت به اثبات رسید باید دید که مفاد این صیحه چیست؟ آیا فریادی بی مناسبت؟ یا نه ، ندایی است که پیام و فرمانی در بر دارد.

رسول اکرم صلّی الله علیه و آله می فرمایند: "به هنگام خروج قائم عج منادی آسمان بانگ می زند: هان ای مردمان! خداوند مهلت ستمگران را پایان بخشید و بهترین امّت محمد صلّی الله علیه و آله را به پیشوایی و سرپرستی شما برگزید، خود را در مکّه به او برسانید"(کتاب الاختصاص: شیخ مفید* بحار الانوار: علّامه مجلسی، ج 52: ص304.

امام باقر علیه السّلام در این باره می فرمایند: "منادی آسمانی در اوّل صبح بانگ بر می آورد: ای مردمان! آگاه باشید که حق با علی و شیعیان اوست. شیطان که نفرین خدا بر او باد، در آخر همان روز بانگ بر می آورد: حق با سفیانی و پیروان اوست."(کمال الدّین: شیخ صدوق، ج2: ص652* الارشاد: شیخ مفید، ص 38* کتاب الغیبه: شیخ طوسی، ص266-267* اثبات الهداه: حرّعاملی، ج729* بحار الانوار: علّامه مجلسی، ج52: ص206* منتخب الاثر: صافی، ص457.)

 

زمان وقوع صیحه

به شهادت روایات موجود زمان وقوع این صیحه در شب جمعه بعد از نماز صبح، بیست و سوم از ماه مبارک رمضان است، که در لحظات آخر روز بیست و سوم صدای گریه ابلیس بلند می شود و مردم را به پیوستن به لشکریان سفیانی فرا می خواند.

 در روایت بلند بالایی که ابن عقده از امام باقر علیه السّلام نقل می کند: ندای آسمانی جز در ماه رمضان نخواهد بود که ماه رمضان ماه خدا است و آن بانگ جبرئیل است که به سوی حق فرا می خواند... ندای آسمانی در ماه رمضان، در شب جمعه، شب بیست و سوم رمضان است. هرگز در مورد آن دچار شکّ و تردید نشوید و گوش فرا دهید، و اطاعت کنید. و در پایان روز صدای ابلیس لعین بلند می شود که می گوید: فلانی مظلوم کشته شد. این بانگ نا بهنگام گروهی را به شک می اندازد و گروه کثیری با شکّ و تردید وارد آتش می شوند. نشانه بانگ جبرئیل این است که به نام قائم عج و نام پدرش ندا می کند. دختران پرده نشین نیز با شنیدن آن خوشحال می شوند و پدران و برادرانشان را تشویق می کنند که خروج کنند."(کتاب الغیبه: نعمانی، ص253* کتاب الغیبه: شیخ طوسی، ص274* بحار الانوار: علامه مجلسی، ج52: ص230و 234و 290و 348و 354* منتخب الاثر: صافی، ص434و 448و 449.)

 

نوشته شده در جمعه یازدهم بهمن ۱۳۹۲ساعت 23:32 توسط یاسر نجف ابادیان| 2 نظر


 

واكنش مردم

وقوع صیحه آن زمان است كه اختلاف و تشتّت دامنگیر جوامع شده باشد و تفرقه و جدایی سایه گستر. در آغاز سروشی
امام زمان(ع)
آسمانی گوش نواز می‌شود و سپس كف دستی پدید می‌آید و بعد از این وقایع صیحه آسمانی طنین افكن می‌گردد.

امیر المؤمنین علی علیه السلام در فرازی از یك روایت كه در باب احوال آخر الزّمان ایراد فرموده‌اند می‌فرمایند:  آنگاه امور مردم هرگز اصلاح نمی‌شود و هرگز نمی‌توانند در اطراف یك محور گرد آیند، تا هنگامی كه منادی از آسمان بانگ بر می‌آورد: به سوی فلانی بشتابید و از او دور نشوید. سپس كف دستی در آسمان ظاهر می‌شود و به سوی او اشاره می‌كند."(الملاحم و الفتن: سیّد بن طاوس؛48* بشارة الاسلام: كاظمی، ص79* روز گار رهایی: كامل سلیمان، ج2: ص867.)

حالت و واكنش مردم در قبال صیحه را از زبان به حق ناطق امام صادق علیه السلام بشنوید: "هنگامی كه بانگ آسمانی را بشنوند، مانند كسی كه بر سرش مرغ نشسته باشد، خشكشان می‌زند. تمامی دشمان خدا در برابر صیحه آسمانی خاضع و منقاد می‌شوند. اگر در خبری هم دچار شكّ و تردید باشند در مورد صیحه آسمانی هیچ تردیدی نخواهند داشت، كه با نام پدر و نام اجداد طاهرین او (عج) ندا خواهند شد."( كتاب الغیبه : نعمانی، ص136 و ص150* الزام الناصب: حائری، ص226 و ص176* روزگار رهایی: كامل سلیمان، ج2:ص887.)

 

نوشته شده در شنبه پنجم بهمن ۱۳۹۲ساعت 23:29 توسط یاسر نجف ابادیان| يک نظر


 علائمی كه پیش از وقوع صیحه، تحقّق می‌یابد

در اخبار رسیده از ائمه معصومین اشاره گردیده است كه پیش از ظهور یوسف كنعانی، قائم منتظر(عج) نشانه‌هایی به وقوع می پیوندد كه خود دلالت بر قریب الوقوع بودن صیحه می‌كند. در این باب، رسول گرامی مطلب را به اجمال برگزار كرده می فرمایند كه شب دوم از ماه رمضان نشانه‌ای در آسمان پدید می‌آید:

"یَظهَرُ فیِ السَّماءِ آیَةٌ لِلَیلَتَینِ تَخلوُانِ مِن شَهرِ رَمَضانَ."

 

امام صادق علیه السلام می‌فرمایند:

"و وجه و صدر یظهران للناس فی عین الشمس."

"صورت و سینه‌ای در قرص خورشید برای همگان ظاهر می‌شود."

 

نوشته شده در یکشنبه پانزدهم دی ۱۳۹۲ساعت 22:32 توسط یاسر نجف ابادیان| 3 نظر


 

چه هنگام باید انتظار وقوع صیحه را كشید؟

در روایات ما شیعیان از ائمه معصومین نقل گردیده كه چه هنگام باید انتظار وقوع صیحه را كشید كه ما به برخی از آن‌ها اشاراتی خواهیم داشت.

 امام باقر علیه السلام می‌فرمایند:

"مردم شرق و غرب به اختلاف می گرایند. اهل قبله(مسلمانان) نیز دچار اختلاف می‌شوند. مردم از ناامنی به شدّت رنج می‌برند و این چنین روزگار سپری می‌شود تا منادی آسمانی ندا سردهد. چون بانگ آسمانی را شنیدید بشتابید."(كتاب الغیبه: نعمانی، ص139* الارشاد: شیخ مفید، ص237* الملاحم و الفتن: سید بن طاوس، ص 114* بحار الانوار: علّامه مجلسی، ج52:ص235.)

"مردم شرق و غرب به اختلاف می گرایند. اهل قبله(مسلمانان) نیز دچار اختلاف می‌شوند. مردم از ناامنی به شدّت رنج می‌برند و این چنین روزگار سپری می‌شود تا منادی آسمانی ندا سردهد. چون بانگ آسمانی را شنیدید بشتابید

در روایات ما آمده است كه دو ندا مردم را به خود جلب می‌كند كه نشانه‌ای از قیام مظهر عدل خدا بر بسیط خاك است. یكی ندایی از آسمان كه جبرائیل آن را سر می‌دهد و دیگری ندایی از زمین كه شیطان صاحب آن ندا می‌باشد، كه گویا این ندای دوم همان خروج سفیانی شیطان صفت است. امام باقر علیه السلام در فرازی از یك روایت بلند بالا در بیان علائم و كیفیت ظهور چنین می فرمایند:

"به ناچار این دو صیحه پیش از قیام قائم(عج) شنیده خواهد شد؛ یكی از آسمان كه صدای جبرئیل امین است و دیگری از زمین كه صدای شیطان لعین است."

 

نوشته شده در جمعه ششم دی ۱۳۹۲ساعت 12:26 توسط یاسر نجف ابادیان| نظر بدهيد

در كمال الدّین روایت شده از امام باقر علیه السلام كه فرمود: "ندا می‌كند منادی از آسمان كه فلان بن فلان اوست امام و نام او را می‌برد."

و نیز در آنجا روایت است از زراره از امام صادق علیه السلام كه فرمود:

"ندا می‌كند منادی به اسم قائم علیه السلام"

گفت:"پرسیدم خاص است یا عام؟"

فرمود:"عام است، می‌شنوند هر قومی به زبان خود."

روایت شده از امیرالمؤمنین علیه السلام كه فرمود:

"منادی ندا می‌كند از آسمان كه: ای گروه مردم! امیر شما فلان است و این،‌آن مهدی است كه پر می كند زمین را از عدل و داد ، چنانچه پر شده از ظلم و ستم."

نوشته شده در جمعه بیست و نهم آذر ۱۳۹۲ساعت 11:56 توسط یاسر نجف ابادیان| 2 نظر

علامت محتوم پیش از ظهور  منجی عالم بشریّت، صیحه (ندای) آسمانی است. این نشانه از نشانه‌های محتوم است و در نامه حضرت ولی عصر(عج) به آخرین نایب خود به نام سمری تصریح شده كه هر كس پیش از وقوع صیحه و خروج سفیانی ارّعای مشاهده كند، دروغگو است و این خود دلیلی محكم است كه پیش از ظهور، خروج سفیانی و ندای آسمانی اتّفاق خواهد افتاد.

ندای آسمانی، مقارن ظهور و تفسیر آیه شریفه « جزء 26 سوره ق آیه 41 وَاسْتَمِعْ یَوْمَ یُنَادِ الْمُنَادِ مِن مَّكَانٍ قَرِیبٍ یعنی و گوش فرا ده و منتظر روزى باش كه منادى از مكانى نزدیك ندا مى‏دهد،  چنان كه «علی بن ابراهیم» در تفسیر آیه شریفه از حضرت صادق علیه السلام روایت كرده كه فرمود: منادی ندا می‌كند به اسم قائم علیه السلام واسم پدرش«روزی كه می‌شنوند فریاد را به راستی این است روز خروج (در تفسیر همان آیه که) صیحه (آسمانی و از علائم ظهور) قائم علیه السلام است."

منبع

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=107474



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس- اوضاع - اخرالزمان-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : سه شنبه 21 مهر 1394
زمان : 21:17
رهنمود ویژه آیت الله بهجت برای تشرف به محضر ولی عصر(عج)


در یکی از دیدارهایم با آیت الله بهجت(ره) به ایشان عرض کردم که نقل شده که امام خمینی(ره) در جوانی، همراه با سید محمدصادق لواسانی با شیخ حسنعلی نخودکی دیداری داشته اند و ایشان به وی دستورالعملی داده است که پس از هر نماز واجب سه بار سوره توحید بخواند.

کتاب «زمزم عرفان» با موضوع و محوریت زندگی حضرت آیت الله محمد تقی بهجت(ره) به همت آیت الله محمدی ری شهری در 523 صفحه از سوی انتشارات دارالحدیث تجدید چاپ شده که یادنامه ای خواندنی و ارزشمند درباره مرجع و عارف بزرگوار، آیت الله بهجت(ره) است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، محمد محمدی ری شهری در مقدمه کتاب، درباره روند شکل گیری این مجموعه نوشته است: «واگذار شدن نمایندگى رهبرى در حج در اوایل سال 1370، ایجاب مى ‏کرد که براى بهره‏ گیرى هرچه بیشتر از مراسم سیاسى ـ عبادىِ حج و برگزارى هرچه بهتر آن، از انفاس قدسى آیت الله بهجت، در این سفر، توشه برگیرم، بدین منظور از آن تاریخ، هر ساله پیش از عزیمت به سوى خانه خدا و پس از بازگشت از سفر، معمولاً به محضر ایشان شرفیاب مى ‏شدم و از رهنمودهاى ایشان در زمینه ‏هاى مختلف، بهره مى ‏بردم.»به گفته وی در دیدارهایی با آن عالم برجسته،ایشان مطالب متنوّعى  درباره قرآن، حدیث، فقه، اصول، اخلاق، عرفان، کشف و کرامات علماى سلف، حج و سرپرستى حجّاج، امام خمینى(ره) و انقلاب اسلامى و برخى امور سیاسى بیان مى‏‌فرمود.

ری شهری اضافه می کند: ایشان همچنین گاه رهنمودهاى خاصی درباره برخى اذکار و اعمال داشتند، که این جانب، شمارى از برجسته ‏ترین مطالب ایشان را، گاه در محضر ایشان و گاهى پس از آن، یادداشت می کردم. مجموعه این یاد داشت‏ ها در قالب این کتاب براى بهره‏ گیرى بهتر علاقه مندان به این مباحث، در چهار بخش جمع بندی رهنمودها، گفتگو با فرزند ایشان، متن یادداشت های مولف و شرح حال مختصری از کسانی که نامشان در کتاب آورده شده، تدوین شده است وعلاقمندان می توانند با بهره گیری و الگوبرداری از این کتاب خود را به آن الگوى کامل نزدیک کنند.

بخش نخست کتاب متشکل از 10 فصل قرآن، فقه و اصول، ارزش های اخلاقی و عملی، فلسفه و عرفان، کشف و کرامات، حج و سرپرستى حجّاج، امام خمینى و انقلاب اسلامى، سیاست و رهنمودهاى ویژه است.

در بخش دوم نیز متن یادداشت‏ هاى مؤلف از سخنان ایشان، در طول سال‏هاى 1370 تا 1387 و در بخش چهارم نیز شرح حال مختصرى از بیشتر  کسانى که در متن کتاب، ازآنها یاد شده، ارائه شده است. ارائه زندگى نامه‏ مختصری از آیت الله بهجت(ره) از بخش های دیگر این کتاب است.

در بخش هایی از فصل دهم کتاب می خوانیم:


برای آرامش دل
از آیت الله بهجت(ره) پرسیدم: کدام ذکر برای آرامش دل موثرتر است؟ فرمودند «احساس حضور خدا در همه حال، همه مسائل را حل می کند.»
یکی دیگر از بزرگان می‌فرمود: دست راست را روی قلب نهادن و قرائت سه بار سوره انشراح، برای آرامش دل، مفید است.

 

برای رسیدن به تمرکز
آیت الله بهجت (ره) از کسی نقل کردند که در وادی السلام نجف، در کنار مرقد حضرت هود و حضرت صالح، پیرمردی را دیدم که نشسته و دست هایش را به حالت خاصی گذاشته است. پرسیدم چرا چنین کرده؟ اطرافیان پاسخ دادند که وی برای تحصیل تمرکز، چنین ریاضت می کشد.
ایشان در ادامه افزودند: نیازی به این کارها نیست. همین که انسان توجه پیدا کند که {خداوند} محیط بر همه چیز است، کافی است «اولم یکف بربک انه علی کل شی شهید/ الا انهم فی مریه من لقاء ربهم الا انه بکل شیء محیط» فصلت. آیه 53 و 54
مطلب تا این حد سهل و آسان است: «و هو معکم این ما کنتم» حدید آیه 4

 

برای تشرف به محضر ولی عصر(ع)
در یکی از دیدارها از ایشان دستورالعملی برای تشرف به محضر امام عصر(ع) خواستم. ابتدا نفرمودند. عرض کردم که گویا شما به فلانی، دستورالعملی داده اید! فرمودند: آری.تقاضا کردم که در صورت امکان بفرمایید.

فرمودند: ماهی که نخستین روز آن جمعه باشد، بعد از نافله صبح و نماز صبح، در اول وقت، 256 بار آیه نور را خواندن تا پانزده روز. پس از آن تا پانزده روز دیگر، 256 بار گفتن ذکر «لا اله الا الله»...
آیت الله بهجت افزودند: این ختم از شیخ عباسعلی قزوینی واعظ از شاگردان میرزا حبیب الله رشتی نقل شده...

اینجانب پس از پایان مطلب از آیت الله بهجت(ره) پرسیدم که آیا شما این ختم را گرفته اید؟
در پاسخ اشاره کردند که: نپرس!

 

* در یکی از دیدارهایم با آیت الله بهجت(ره) به ایشان عرض کردم که نقل شده که امام خمینی(ره) در جوانی، همراه با سید محمدصادق لواسانی، در مشهد با شیخ حسنعلی نخودکی دیداری داشته اند و ایشان به وی دستورالعملی داده که بعد از هر نماز واجب سه بار توجید بخواند و سه بار صلوات بفرستد و سه بار آیه «و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شیء قدرا» (سوره طلاق، آیه دوم) را بخواند. آیا این مطلب صحیح است؟
ایشان ضمن تایید اصل مطلب فرمودند: دوست همراهشان آقای سید احمد زنجانی بوده نه سید محمدصادق لواسانی.

 

* آیت الله بهجت در دو دیدار به اینجانب توصیه کردند که این دعا را در هر صبح و شام ترک نکنم:
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تُرِیدُ...
فرمودند به دیگران هم توصیه کنید بخوانند.

 

* فرمودند: فردی از کسی، کیمیا خواسته بود. گفته بود: بگو اللهم اغننی بحلالک عن حرامک؛ اما راست بگو.(یعنی: خدایا! با حلال خودت، مرا از حرام هایت بی نیاز کن.)



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس-رهنمود ویژه -آیت الله بهجت - تشرف - محضر ولی عصر(عج)-,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : سه شنبه 21 مهر 1394
زمان : 21:15
روایات مربوط به اخر زمان
| ادامه مطلب...

« از ابوبصیر نقل شده است که گفت:
خدمت امام صادق (ع) عرض کردم :  ابو جعفر (امام باقر (ع)) می فرمود: قائم آل محمد (عج) 2 غیبت دارد که یکی طولانی تر از دیگری است. فرمود: آری. این امر تحقق نیابد مگر آنکه در خاندان فلان اختلاف به وجود آید و حلقه تنگ شود و سفیانی ظهور کند و بلا سخت گردد و مرگ و کشتار مردم را فرا گیرد و آنان به حرم خدا و پیامبرش پناهنده شوند. »(13)

  

« امام صادق (ع) فرمودند:
هر کس مرگ عبدالله را برای من تضمین کند، من ظهور قائم را برای او تضمین می کنم. سپس فرمود: وقتی عبدالله بمیرد، مردم برای حکومت با کسی توافق نکنند و این اختلاف و درگیری به خواست خدا تا ظهور صاحب الامر (عج) ادامه یابد. حکومت های چند ساله پایان یافته و تبدیل به حکومت چند ماهه و چند روزه شود. راوی می گوید: سئوال کردم: آیا این ماجرا به طول می انجامد؟ فرمود: هرگز. »(15)

 

نام آخرین پادشاه مقتدر حجاز (عربستان)، عبدالله می باشد.(16)



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، مذهبی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس-آخرزمان -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : سه شنبه 21 مهر 1394
زمان : 20:25
زندگینامه مادر مهتاب حضرت ام البنین (س) قسمت دوم
| ادامه مطلب...

      زندگینامه مادر مهتاب حضرت ام البنین (س) قسمت دوم

در این قسمت سعی کرده ایم اشعار ومتنهای زیبا که در خصوص مقدس آن حضرت است را بیان کنیم

 

اشعار زیبا درباره ام البنین(س) :

1- روایت است که چون رفت حضرت زهرا

از این جهان فنا رو بعالم عقبی

نمود رو به عقیل ای یگانه دوران

که ای عقیل وفادار ای برادر جان

بیا عقیل زمانی به من تو یاری کن

زنی برای من از مهر خواستگاری کن

زنیکه چند علامت از او بود پیدا

رفیع جاه و ملک مقدم و نکو سیما

بلند قد و قوی تن درشت انگشتان

فصیح سینه و گردن فرازو در دندان

لبش چه غنچه مسلسل سخن بود نیکو

رخش چو لاله و چشمش سیه کمان ابرو

عقیل گفت از این زن چه دلپذیر آید

علی بگفت که فرزند بی نظیر آید

بسوی وادیه ها شد عقیل از آن فرمان

بدید همچو زنی در بنی کلاب عیان

به عقد شاه ولایت برآمد آن دختر

بخواستگاریش آمد عقیل خوش منظر

عقیل بست همی عقد مهر و مه با هم 

دوباره گشت جهان رشگ گلستان ارم

بیوسف ازلی چرخ برقرار آمد

 شب وصال زلیخا بروزگار آمد

چه گشت از دل شب تا طلوع صبح عیان

ز چاک پیرهنش قرص ماه شد رخشان

بروی دامن ام البنین چه پیدا شد

نگر که ماه بنی هاشمی هویدا شد

برای دیدن آن طفل شاه خیبر کن

درون حجره ام البنبن شدش مسکن

چه دید روی همان طفل آنشه مردان

همی گرفت ز گهواره اش همچون جان

همین دو دست حسین را کند علمداری

کند برای حسین من از وفا یاری

همین دودست کشد مشک آب را بر دوش

کزین دودست فتد آب وکودکان به خروش

همین دودست نه تنها فتد زپیکر او

جدا زخنجر بیداد می شود سر او

همین دو دست به مشکین زار غم پرورذ

شود شفیع به محشر به حق باب وپدر

 

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، تاریخی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس-زندگینامه -مادر مهتاب -حضرت ام البنین (س) -قسمت دوم -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : دو شنبه 20 مهر 1394
زمان : 22:22
زندگینامه مادر مهتاب حضرت ام البنین (س) قسمت اول
| ادامه مطلب...

بسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
زندگینامه مادر مهتاب حضرت ام البنین (س) قسمت اول

السلام ای گوهر دریای عشق
السلام ای لاله صحرای عشق
السلام ای مظهر صبر و وفا
السلام ای زوجه شیر خدا
السلام ای باغبان لاله‏ها
ای به حیرانت همه آلاله‏ها
خوانده‏ای خود را کنیز فاطمه علیهاالسلام
داده‏ای درس محبت بر همه
شاعر جعفرزاده

 

مقدمه:
خورشید همواره در چشمان مادرانی طلوع می کند که به دور دستها خیره شده اند و برای فرداها مردان و زنانی می پرورانند تا در زمین، این امانت الهی، جانشینی آسمانی باشند.
دامان تربیت مادران مهد پرورش انسانهای پاک و خدایی است و ما با نگاهی درس آموز از زندگانی این مادران توشه معرفت برمی چینیم.
یکی از مادران برجسته تاریخ «ام البنین، فاطمه کلابیه » است که زندگی او مالامال از عشق به ولایت و امامت بوده و در تربیت فرزندان دلیر و شجاع و با ادب چون عباس بن علی(ع) بسیار موفق بوده است.
تولد و رشد او در خاندان با اصالت و شجاع، صفات و ویژگیهای فردی این بانو و صبر و بردباری در خانه امامت و تربیت فرزندانی که همگی پیرو امام خویش بوده و تا آخرین لحظات زندگی خویش دست از ولایت نکشیده اند و پیام رسانی و مبارزه سیاسی این بانوی کریمه همه و همه نشان از مجد و عظمت وی دارد.
بانوی قطره های علقمه ، خاتون سوگ نشین علقمه ... و مادر؛ مادری که اگر چه در کربلا نبود، ولی دلش تا ابد در کربلا ماند و نگاهش بر افق، که آیا «کاروان عشق» را بازگشتی خواهد بود؟ مادری که ام البنین بود، ولی آیینه نگاهش از آسمان کربلا، تنها اشکِ خونین ستارگان را چید؛ آن گاه که راوی، از عبور نیزه‏ها روایت می‏کرد!مادری که برای همیشه، با ناله‏های نینوایی، به یاد پسرانش، لالایی سرود و سروده‏هایش را فرات، هر روز، هنگام غروب نجوا می‏کند!
اینک پژوهشی کوتاه در زندگی این پاک بانوی عرب داریم تا از زلال صفات او قطره ای معرفت یابیم و خویش را در مسیر کمال قرار دهیم



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی، تاریخی، ،
:: برچسب‌ها: پاتوق گل نرگس-زندگینامه -مادر مهتاب -حضرت ام البنین (س) -قسمت اول -,
نویسنده : ریحانه
تاریخ : دو شنبه 20 مهر 1394
زمان : 22:20

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.